فرق وگان و گیاهخوار چیست؟ | همهچیز در مورد تفاوت وگان و وجترین
گیاهخواری و وگان و واژههای همخانوادهی آنها واژههایی هستند که بهکرات در بحث انتخاب یک رژیم غذایی فاقد گوشت و محصولات حیوانی بهکار گرفته میشوند. بیشتر افرادی که چندان با این موضوع آشنا نیستند تنها واژههای گیاهخواری، گیاهخوار و مانند اینها را شنیده یا خواندهاند. از سویی چه گیاهخواری و چه وگان برای ناآشنایان با این مفاهیم تنها به یک رژیم غذایی برمیگردد، در حالیکه رژیم غذایی تنها بخشی از محتوای آنها را تشکیل میدهد. در این نوشته میخواهم به تعاریف این دو واژه و همچنین فرق وگان و گیاهخوار بپردازم.
گیاهخواری چیست؟
گیاهخواری (vegetarian) بهطور مختصر واژهای برای توصیف نوعی طرز تفکر و شیوهی رفتار است که در آن از خوردن گوشت حیوانات خودداری میشود. به افرادی که چنین طرز تفکر و شیوهی رفتاری دارند، گیاهخوار (vegetarian) گفته میشود. همانطور که میبینید در زبان انگلیسی از واژهی ویجیترین هم در جایگاه مصدر و هم در جایگاه صفت استفاده میشود. البته گاهی در این زبان برای تعریف گیاهخواری در جایگاه مصدر واژهی ویجیترینیسم (vegetarianism) بهمعنی گیاهخواربودن، هم بهکار برده میشود.
منظور از گوشت نهفقط گوشت قرمز که گوشت تمامی حیوانات مثل مرغ، ماهی، میگو، شترمرغ، بلدرچین، خوک، شتر و … است. علت پرهیز گیاهخواران از خوردن گوشت حیوانات عموماً جایزندانستن گرفتن جان حیوانات و بهرهکشی از آنهاست. گیاهخواران گاه علل دیگری را نیز برای گیاهخواری خود برمیشمارند که مهمترینشان موارد زیر اند:
- کمک به کندکردن سرعت گرمایش جهانی با کاهش تولید گاز متان ناشی از صنعت دامپروری
- کمک به حفظ ذخایر آب
- کمک به حفظ جنگلها و جلوگیری از تخریب جنگلها برای تغییر کاربری به زمینهای کشاورزی برای کشت غذای حیوانات دامی
- کمک به کاهش گرسنگی انسانها در سراسر جهان با افزایش بازده انرژی صرفشده برای تولید غذا
- حفظ و بهبود سلامتی جسمی و روانی
شاید ارتباط بین نخوردن گوشت حیوانات و مواردی که در فهرست بالا آمد برایتان بیمعنی باشد. چنانچه مایل هستید اطلاعات بیشتری دربارهی این ارتباطها کسب کنید میتوانید به نوشتهی راهنمای گیاهخواری و وگانیسم مراجعه کنید. در این نوشته سعی کردهام تا جای امکان به تمام مفاهیمی که در ارتباط با گیاهخواری و وگانیسم مطرح میشوند اشاره کنم.
وگان به چه معناست؟
وگان (Vegan) صفتی برای تعریف طرز فکر و رفتار افرادیست که نهتنها از خوردن گوشت حیوانات پرهیز میکنند، بلکه سایر محصولات حیوانی به هر شکلی که باشد را هم، چه بهصورت مستقیم و چه بهصورت غیرمستقیم، مصرف نمیکنند. به این طرز تفکر، وگانبودن یا وگانیسم (Veganism) گفته میشود و البته در زبان فارسی معادل پاکگیاهخواری هم برای آن پیشنهاد شده است.
وگانها تنها کشتن حیوانات برای خوردن گوشتشان را ظلم تلقی نمیکنند و علاوهبرآن استفاده از حیوانات برای تولید شیر، تخممرغ، عسل و … را نیز نوعی ظلم و بهرهکشی از حیوانات بهشمار میآورند و این مهمترین تفاوت گیاهخواری و وگان است.
فهرست زیر شامل بعضی از محصولاتی هستند که وگانها از مصرف آنها امتناع و کارهایی که از انجام آنها خودداری میکنند است:
- شیر گاو و هر حیوان دیگر و مشتقات آن مثل پنیر، خامه، کره و …
- تخممرغ و تخم سایر پرندگان
- عسل
- لباسهای تهیهشده با استفاده از چرم، خز یا پوست حیوانات
- لوازم آرایشی و بهداشتیای که در آن از محصولی حیوانی استفاده شده
- لوازم آرایشی و بهداشتیای که روی حیوانات تستسلامت شدهاند
- سیگارهایی که روی حیوانات تستسلامت شدهاند
- حضور در سیرکها، دلفیناریومها، آکواریومها و …
- انجام ورزشهایی مثل اسبسواری و چوگان و حمایت از آنها
- استفاده از ابزارهایی مانند قلمو، تار، دف و مانند آنها که در تولیدشان از پوست، مو یا خز حیوانات استفاده شده است
- استفاده از بالش، تشک و سایر ملزومات خواب ساختهشده با پر
دقت داشته باشید که منظور از پرهیز از استفاده از این محصولات استفادهنکردن از آنها هم بهصورت مستقیم و هم بهصورت غیرمستقیم است. نمونهای از مصرف غیرمستقیم خوردن انواع غذا، کیک و شکلات است که در دستور تهیهی آنها از یک یا چند محصول حیوانی استفاده شده. بهطور کلی میتوان گفت وگانها از مصرف هر کالا یا انجام هر کاری که در آنها به هر صورتی از حیوانات بهرهکشی شده است خودداری میکنند.
فرق گیاهخواری و وگان چیست؟ | فرق وگان و گیاهخوار
با توجه به تعاریف دو واژهی گیاهخواری و وگان میتوان تا حد زیادی به تفاوت گیاهخواری و وگانیسم پی برد.
همانطور که دیدید وگانیسم گسترهی بسیار وسیعتری را نسبت به گیاهخواری دربرمیگیرد و بهتبع در آن آثار و نتایجی که گیاهخواران، سوای رعایت حقوق حیوانات بهدنبال آناند، در اکثر قریببهاتفاق مواقع بیشتر محقق میشوند. روشن است که کاهش بهرهکشی از حیوانات در وگانیسم بسیار بیشتر از کاهش آن ناشی از گیاهخواریست.
بهعنوان مثال گیاهخواران با پرهیز از خوردن گوشت باعث کاهش تقاضای تولید گاوهای گوشتی میشوند و این در کاهش تولید گاز متان که نقشی مهم در گرمایش جهانی دارد مؤثر است. بااینحال همچنان با مصرف محصولات لبنی تقاضا برای نگهداری از گاوهای شیری را پابرجا نگه میدارند و این درحالیست که وگانها با خودداری از مصرف هم گوشت و هم محصولات لبنی دایربودن هر نوع صنعت دامپروری را منتفی میکنند و درنتیجه نقشی مؤثرتر در کاهش تولید گاز متان دارند.
البته مسلماً منظور این نیست که با گیاهخوار یا وگانشدن یک، دو یا هزار نفر میتوان خللی «قابلتوجه» در صنعت دامپروری ایجاد کرد، بااینحال این خواسته یکی از اهداف اصلی وگانها، و بهصورت محدودتر گیاهخواران، است و فرض بر این است که کنش حتی یک انسان در اتفاقات آتی مؤثر است و در دیدگاه هم گیاهخواران و هم وگانها جان حتی یک حیوان هم اهمیت دارد.
میتوان فرق وگان و گیاهخوار یا تفاوت گیاهخواری و وگانیسم را از بعدی دیگر نیز بررسی کرد. گیاهخواران برای دستیابی به غایت خود، که پرهیز از خوردن گوشت هر حیوانیست، با چالش خاصی مواجه نیستند. این دسته تنها با چالشهای کوچکی مثل تلاش اطرافیان برای خوراندن گوشت به اشکال مختلف به آنها یا خوردن یک غذا بدون اطلاع از استفاده از گوشت در آن مواجه هستند. این مشکلات واقعاً جدی نیستند، چرا که با کمی دقت و تلاش بهکلی برطرف میشوند.
این درحالیست که وگانها با چالشهای اساسی در دستیابی به غایت خود، که جلوگیری از هرگونه بهرهبرداری از حیوانات است، مواجهاند. گذشته از اینکه وگانها با مشکلاتی که برای گیاهخواران مثال زدیم بهصورت گستردهتر مواجه میشوند، این دسته با این چالش مواجهاند که آیا محصولی که خریداری و مصرف کردهاند کاملاً یا صددرصد وگان است یا خیر؟
بهعنوان مثال، با تعریف ذکر شده برای وگانها، این افراد با خوردن نان بههیچعنوان از آرمان خود تخطی نکردهاند، چرا که در نان از هیچ محصول حیوانیای استفاده نشده است. اما موضوع زمانی بغرنج میشود که بدانیم حشرات نسبتاً زیادی هنگام سمپاشی یا برداشت گندم جان خود را از دست دادهاند. بهعنوان مثالی دیگر میتوان گفت پولی که یک وگان برای خرید نان میپردازد، بهای مجموع ارزش افزوده برای تبدیل بذر گندم به نان است و انرژی صرفشدهی کشاورز، نانوا و … هم در این فرایند بهحساب میآید. درنتیجه از آنجا که متأسفانه درحالحاضر بیشتر انسانها گیاهخوار یا وگان نیستند، بخشی از پول پرداختشده بابت خرید نان، صرف خرید یک محصول حیوانی، توسط کشاورز، نانوا و … بهصورت غیرمستقیم میشود.
بهعنوان مثالی دیگر فرض کنید که در فرایند تولید یک لباس پنبهای از ماشینآلاتی استفاده شده که برای کارکرد درست نیاز به روغنی دارند که منشأ حیوانی دارند. مسلماً فرد وگان با خرید لباس پنبهای دچار اشتباه، از نظر خودداری از مصرف محصولات حیوانی نشده، اما بخشی از پولی که برای خرید آن لباس پرداخت میکند، شامل بهای آن روغن حیوانیست.
از سوی دیگر با درنظرگرفتن انسان بهعنوان نوعی حیوان وگانها هنگام خرید کالاهای مختلف با این مسئله مواجه هستند که آیا کارگرانی که آن کالا را تولید کردهاند به هر شکل، خصوصاً با پرداخت دستمزدهای ناعادلانه و تحمیل اضافهکاریهای اجباری، استثمار شدهاند یا خیر، و یافتن پاسخ این بسیار دشوار است.
این اشکالات بههیچعنوان برابر با بیمعنابودن تفکر وگان نیست. من در ابتدا در تعریف وگان گفتم که وگان فردیست که از مصرف هرگونه محصول حیوانی بهصورت مستقیم و غیرمستقیم خودداری میکند و این تعریفیست که عموماً در منابع مختلف و توسط خودِ وگانها استفاده میشود، تعریفی که باتوجه به آنچه گفتم اشتباه است.
درواقع وگانیسم بهمعنی خودداری از مصرف مستقیم و غیرمستقیم هرگونه محصول حیوانی نیست، بلکه تلاشیست برای بهحداقلرساندن بهرهکشی از حیوانات تا جای امکان.
سخن پایانی
در این نوشتار به تعریف گیاهخواری و وگانیسم و فرق بین گیاهخواری و وگان پرداختم. چنانچه گمان میکنید بخشی از محتوای این نوشته گنگ یا ناقص است، آن را در قسمت نظرات مطرح یا به نوشتهی همهچیز برای آشنایی با گیاهخواری مراجعه کنید. شما عزیزان همچنین میتوانید برای بهدستآوردن راهنمایی هرچند مختصر برای شروع گیاهخواری نوشتهی دیگر من دربارهی راهنمای گیاهخوارشدن را مطالعه کنید.