فریدا کالو از بهترین نقاشان زن تاریخ و از هنرمندان انقلابی آمریکای لاتین است. نمیتوان فهرستی از بهترین خودنگارههای تاریخ را گرد آورد و لااقل یکی از خودنگارههای شاهکار فریدا کالو را در آن نگنجاند. کالو متولد 1907 و درگذشتهی 1954 در مکزیک بود. نقاشیهای او توجه هر فرد اهل ذوق و اهل تفکری را برمیانگیزانند. نقاشیهای کالو بسیار اند، اما در میان آنها برخی شهرت بیشتری دارند. در این نوشتار به مشهورترین نقاشیهای این هنرمند سوسیالیست نگاهی خواهیم داشت. با این نوشتار همراه باشید با معروف ترین نقاشی های فریدا کالو .
نقاشی های فریدا کالو
10- نقاشی شجرهنامه از فریدا کالو (پدربزرگ و مادربزرگ من، پدر و مادر من و من)
این اثر زمانی متولد شد که هیتلر در حال اوجگرفتن بود. جالب آن که در این اثر، کالو تأکید بر نژاد ترکیبیاش دارد، آن هم در زمانی که هیتلر ازدواجهای بین-نژادی را ممنوع اعلام کرده بود. در این نقاشی بسیار عالی، فریدا در وسط خود را در میان مادر و پدر مکزیکی و آلمانیاش نشان میدهد، در گوشهی بالا سمت چپ در ورای کوهستان مکزیک ریشهی مکزیکی پدربزرگ و مادربزرگ مادریاش را نمایان میسازد و در سمت راست و در فرای اقیانوس ریشهی آلمانی پدربزرگ و مادربزرگ پدریاش را؛ درحالیکه خود در مرکز تصویر این افراد را به هم پیوند میدهد.
9- خودنگاره با موهای کوتاه از فریدا کالو
این نقاشی یکی از معروف ترین نقاشی های فریدا کالو است. توضیح آن که دیگو ریورا یکی از بهترین نقاشان تاریخ مکزیک همسر کالو بود، اما رابطهی این دو درعین عشقی که میانشان وجود داشت رابطهای باثبات نبود. جالب آنکه این دو یک بار جدا شدند و پس از مدتی باز رابطهشان را از سر گرفتند. اما چیزی که به این نقاشی مربوط است این است که ریورا، شوهر کالو، موهای فریدا را بسیار دوست میداشت، اما فریدا پس از طلاق از دیگو ریورا موهایاش را کوتاه کرد و این اثر هنری در آن زمان خلق شد.
در نقاشی میبینیم که فریدا با موهایی کوتاه و با کتوشلوار مردانه، قیچیبهدست، بهدور از حالت زنانه، به جلو نگاه میکند و موهای او در سرتاسر صحنه پخش اند. اینکه این نقاشی نشانگر یأس کالو است و یا اعلامیهای از سوی او برای آزادی ست موضوعی است که همواره در مورد آن بحث وجود داشته. اما نکتهی جالب دیگری که در ارتباط با این نقاشی وجود دارد این است که در بالای آن قطعهای از شعر یکی از ترانههای مکزیکی وجود دارد که میگوید: «ببین، اگر دوستت داشتم بهخاطر موهایات بود و اکنون که دیگر مو نداری من نیز دوستت ندارم».
8- نقاشی خودکشی دوروتی هیل از فریدا کالو
دوروتی هیل بازیگری آمریکایی بود که شکست در حرفهاش، مرگ همسر-اش، روابط ناموفق و البته بدهیهای مالی موجب شدند که دستآخر به زندگی خود خاتمه دهد. روشی که هیل برای خودکشیاش انتخاب کرد، روشی رایج برای خودکشی یعنی پریدن از ساختمانی بلند بود. یکی از دوستان هیل با نام کلر لوسی از کالو خواست که نقاشی خودکشی هیل را بکشد و کالو نیز این کار را کرد و به این ترتیب یکی دیگر از معروف ترین نقاشی های فریدا کالو آفریده شد.
7- نقاشی ریشهها اثر فریدا کالو
رتبهی هفتم از معروف ترین نقاشی های فریدا کالو اختصاص دارد به نقاشی ریشهها، شاهکاری دیگر از این نقاش مکزیکی. کالو را میبینیم که آرنج خود را به عنوان تکیهگاه روی زمین گذاشته و درخت انگوری را متولد کرده است. اما در این بین، و در میان وفور سرزندگی و طراوت درخت، حفرهای در کنار کالو در حال شکلگرفتن است که عکس طراوت و سرزندگی دلالت بر مرگ و نفی و هلاکت دارد.
6- نقاشی بدون امید از فریدا کالو
فریدا کالو در اوایل جوانی تصادفی سخت را تجربه کرد و بهسبب همین تصادف آسیبهایی جدی بر او وارد آمدند؛ حتی میلهای آهنی در بدناش فرو رفت که موجب از دست رفتن قدرت باروریاش شد. این تصادف سبب شد که فریدا به بستر بیماری بیفتد و همین دوران بود که رفتهرفته از او یک نقاش ساخت. اما تصادف و آثار آن تا پایان عمر دست از سر سلامت جسمی و روانی فریدا برنداشتند. در سال 1945، یعنی 20 سال پس از تصادف، فریدا درگیر جراحیها و مراقبتهای پزشکی متعددی بود و همین امر موجب گشته بود که او به بیاشتهایی دچار شود. بیاشتهایی البته سؤتغذیه را برای کالو در پی داشت و به همین دلیل بود که پزشکاش تصمیم بر دادن غذا به او از طریقی متفاوت شد، طریقی که آن را در این نقاشی از کالو میبینیم.
این اوضاع باعث ناامیدی و سرخوردگی کالو از زیستن شده بود، بهطوریکه او در پشت این شاهکار-اش نوشت: «امیدی برای من باقی نمانده است…».
5- نقاشی چند نیش کوچک از کالو
[سانسور شده به خواست کمیتهی فیلترینگ]
شوهر کالو، یعنی دیگو ریورا، مردی زنباره بود و عطشی بسیار به زنان داشت، تاجاییکه با خواهر فریدا رابطه برقرار کرده بود و البته خود فریدا نیز از این موضوع اطلاع داشت. این اثر دلالت دارد بر وضعیت ناراحت و ناراضی فریدا از رابطهی دیگو ریورا با خواهرش.
4- نقاشی گوزن زخمی از فریدا کالو
رتبهی چهارم معروف ترین نقاشی های فریدا کالو اختصاص دارد به نقاشی گوزن زخمی. این نقاشی مربوط به سال 1946 بوده و بنابراین از تمامی نقاشیهای موجود در این فهرست مؤخرتر است. نقاشی گوزن زخمی نشاندهندهی گوزنی ست که در اثر تیرهای فراوانی که در بدناش فرورفتهاند زخمی شده و سر فریدا به جای سر این گوزن قرار دارد. این نقاشی تفسیرهای متعددی دارد، اما محتملترینِ آنها این است که در میان آزتکها گوزن نمادی از پای راست است و از آنجا که پای راست کالو در آن تصادف منحوس بهشدت آسیب دید و تا پایان عمر آسیب آن با او ماند، کالو از گوزنی زخمی برای نشاندادن آسیب در پای راستاش استفاده کرده است.
3- نقاشی ستون شکسته از فریدا کالو
[سانسور شده به خواست کمیتهی فیلترینگ]
این اثر یکی از معروف ترین نقاشی های فریدا کالو است که البته از آن با عنوان یکی از شاهکارهای او نیز میتوان یاد کرد. این اثر بهصراحت بر آثار تصادفی که در جوانی گریبان کالو را گرفت دلالت دارد. میلهی جایگرفته در ستون فقرات او، میخهای فرورفته در بدن و اشکهای موجود در چهرهاش همگی نشان از درد و ریاضت و عذاب دارند.
2- خودنگاره با گردنبند خار و مرغ مگسخوار از فریدا کالو
گردنبندی از خار بر گردن کالو، مرغی مگسخوار آویزان از گردنبند، گربهای در کمین مرغ و میمونی که در حال سفتکردن گردنبند خاری و تبعاً افزایش درد است. این خودنگاره را باید در میان شاهکارهای تاریخ آدمی قرار داد. شاهکاری بینظیر که هرچه زمان بگذرد کهنه نمیشود، سهل است، بر جذابیتهایاش نیز افزوده میگردد.
این اثر را باید در پرتو نمادگرایی (سمبولیسم) موجود در اغلب آثار کالو تفسیر کرد.
1- نقاشی دو فریدا از فریدا کالو
و اما رتبهی اول معروف ترین نقاشی های فریدا کالو اختصاص دارد به نقاشی دو فریدا، شاهکارترین اثر این زن زخمخورده. این اثر زمانی آفریده شده که فریدا از دیگو ریورا طلاق گرفته بود و اعتقاد بر این است که این نقاشی دلالت بر خسرانی دارد که از این طلاق بر فریدا وارد آمده. در سمت چپ، فریدا را در لباسی اروپایی (لباس عروسی) شاهد هستیم با قلبی شکسته و در سمت راست فریدا با لباس مکزیکی و با قلبی سالم. پیوند این دو قلب قطع شده و خون بر روی لباس اروپایی فریدا پاشیده شده است. فریدای اروپایی در حال مرگ است و آسمان تیره نیز نشان از مشوشبودن روان فریدا دارد. گفته میشود دیگو ریورا فریدای اروپایی را دوست نداشت و در عوض فریدای مکزیکی را میستود.
بیشتر بخوانید: معروفترین نقاشیهای جهان