فایده گرایی از نظرگاه جان استوارت میل

کتاب فایده گرایی میل

جان استوارت میل در قرن نوزدهم از جمله بزرگ‌ترین فلاسفه‌ی جهان بود. او از کودکی به‌سبب آموزش‌هایی که پدر فیلسوف‌اش، جیمز میل، به او داده بود با چندین زبان آشنا گشته بود و رفته‌رفته اقتصاد و منطق و فلسفه و ریاضی را نیز در زمره‌ی موضوعات پژوهش‌های‌اش قرار داده‌بود و بدین‌ترتیب توانسته بود که در بسیاری علم‌ها دستی داشته باشد. چند کتاب از میل در ۱۵۰ سال اخیر جزو ماندگارترین کتاب‌ها بوده‌اند: یکی کتاب او با عنوان “در باب آزادی”، دیگری کتاب او با عنوان “فایده گرایی” و سومی کتاب “در انقیاد زنان”. البته این سه مورد تمامی کتاب‌های میل نیستند اما مشهوترین و مهم‌ترین‌های‌شان هستند. در ادامه‌ی این نوشتار با تمرکز بر بخش‌های نخستین کتاب فایده گرایی میل توضیح خواهم داد که فایده گرایی از نظرگاه میل چه بود و او از این اصطلاح چه در نظر داشت و چرا درصدد نوشتن کتاب فایده گرایی برآمد. بحث مفصل در مورد کتاب فایده گرایی به‌زودی انجام خواهد گرفت و در قسمت مقالات اختصاصی فلسفه منتشر خواهم ساخت.

مقدمه‌ای در مورد بحث در باب فایده گرایی جان استوارت میل

فایده‌گرایی با جان‌استوارت میل آغاز نشد و با او هم مشهور نشد، بلکه پیش از او بحث‌ها در باب فایده‌گرایی بسیار بودند و این فلسفه‌ی اخلاقی کم هم مشهور نبود، لیکن بحث میل در فایده‌گرایی کلاسیک بحثی مهم است و همواره در تاریخ فلسفه سخن اگر از فایده‌گرایی باشد حتماً به فایده گرایی از نظرگاه میل هم اشاره‌ای می‌شود. می‌گویم فایده‌گرایی کلاسیک، چراکه در قرن بیستم و همین قرن بیست‌ویکم فایده‌گرایانی هستند که در بسیاری موارد از گذشته گسسته‌اند و از این رو فایده‌گرایی امثال بنتام و میل را عمدتاً با نام فایده‌گرایی کلاسیک می‌شناسند.

میل در کتاب فایده گرایی توضیح می‌دهد که درصدد توضیح و توجیه اصل فایده است. او به این منظور اذعان می‌دارد که

به بررسی این خواهیم پرداخت که … چه مبانی عقلانی‌ای می‌توانند برای قبول یا رد قاعده‌ی سودانگار مورد استفاده قرار گیرند. اما شرط اولیه‌ی عقلانی‌بودنِ قبول یا رد آن، این است که قاعده‌ی مذکور به‌درستی فهمیده شود. عقیده‌ی من این است که مفهوم بسیار ناقصی که معمولاً از معنای این [واژه‌ی نفع‌گرایی] به ذهن می‌آید، مهم‌ترین مانعی است که سر راه درک صحیح آن می‌شود؛ و اگر بشود آن را، حتی صرفاً، از بدفهمی‌های عمده پیراست، مشکل تا حد زیادی ساده می‎شود و حجم قابل‌توجهی از دشواری‌های آن برطرف می‌شود. [جان استوارت میل، فایده‌گرایی، برگردان مرتضی مردیها، تهران، نشر نی، ۱۳۹۴، ص ۵۱]

البته نکته‌ای که میل، به‌نیکی، به آن اشاره می‌کند این است که هیچ متفکری نیست که فارغ باشد از پیامدهای اعمال، حتی کانتِ نیت‌گرا و ناپیامدگرا هم در بحث‌های‌اش در باب اخلاق گاه به پیامد ماجرا توجه می‌دارد؛ اما میل در این‌جا در صدد است که به‌طور اصولی در مورد سودباوری یا فایده گرایی بحث کند. در چنین موقعی کسی همچون میل می‌باید ابتدا نشان‌مان دهد که اصلاً فایده گرایی چیست یا لااقل مقصود او از فایده گرایی چیست؟

این نوشتار ویژه است. برای مطالعه‌ی نسخه‌یِ کامل آن نیاز است که آن را – با مبلغی بسیار اندک – خریداری کنید. برای خرید، دانلود و مطالعه‌ی نسخه‌ی کامل این نوشتار از لینک زیر استفاده کنید: