ده نقاشی برتر جهان | 10 تا از بهترین نقاشی های تاریخ

ده نقاشی برتر جهان یا ده نقاشی برتر تاریخ کدام نقاشیها هستند؟ پاسخ این پرسش برای بسیاری از علاقهمندان به هنرهای تجسمی – بهطور کلی – و هنر نقاشی – بهطور خاص – جذابیت دارد، چرا که میتواند ما را با این هنر در بهترین وجهاش آشنا کند.
البته پاسخدادن به این سؤال که بهترین نقاشیهای جهان کدام اند و تهیهی فهرستی شامل 10 نقاشی برتر دنیا یا حتی 10 نقاشی مشهور دنیا، با تأکید بر تفاوت بین برتر و مشهور، دستآخر مستلزم قضاوت شخصی تهیهکنندهی فهرست است؛ بااینحال فهرستهایی توسط مراجع معتبری ارائه شدهاند که خود حاصل نظرخواهی از صاحبنظران این حیطه و حتی نظرسنجی از عموم مردم اند و اتکا به این فهرستها کار را برای ارائهی فهرستی که بتوان گفت دستکم بنا به نظر بسیاری از کارشناسان بهترین نقاشیهای تاریخ اند را آسانتر میکند.
در تهیهی این لیست، از فهرستی که CNN منتشر کرده، فهرست وبسایت نظرسنجی Ranker که دربارهی موضوعات متفاوت از کاربراناش نظرخواهی میکند و فهرستهای دیگری مثل فهرستی که BBC از نقاشیهای مشهور جهان ارائه کرده و البته از اطلاعات شخصی خودم استفاده کردهام. با این توضیح، سراغ فهرست ده نقاشی برتر جهان میروم.
فهرست ده نقاشی برتر جهان
10- نقاشی باغ لذت دنیوی (The garden of delights)
باغ لذت دنیوی، بهزبان هلندی El jardín de las delicias، اثر نقاش هلندی هیرونیموش بوش (Hieronymus Bosch) است که بین سالهای 1450 تا 1516 زندگی میکرده و این اثر سهگانه یا سهلتی را بین سالهای 1500 تا 1505 خلق کردهاست؛ هرچند دربارهی تاریخ خلق اثر اختلافنظر وجود دارد.
باغ لذت دنیوی شامل یک تابلوی مرکزی با ابعاد 195*220 سانتیمتر و دو تابلوی جانبی با ابعاد هر کدام 97*220 سانتیمتر است و با رنگ روغن کار شدهاست. تابلوهای جانبی بهصورت دوطرفه نقاشی شدهاند و تقریباً مثل لنگههای در یا پنجره باز و بسته میشوند.
در شرایطی که تابلوهای جانبی بسته اند، یعنی جلوی تابلوی میانی را گرفتهاند، با اثری، از نظر ظاهری، کاملاً متمایز از نقاشیهای سهگانه در حالت باز مواجه میشویم. تابلوهای کناری زمانی که بسته میشوند و در کنار هم قرار میگیرند، تصویری از روز سوم خلقت را نشان میدهند که با رنگهایی متفاوت و با جزئیاتی کمتر از روی دیگر تابلوها تصویر شدهاست. زمانی که تابلوهای جانبی باز میشوند، با یک نقاشی تقریباً یکدست، باز هم از نظر ظاهری، روبرو میشویم که بهترتیب از چپ به راست نمایشگر بهشت، دنیا و جهنم است.
نقاشی باغ لذت دنیوی نهتنها از نظر تکنیک و محتوای پیچیده و تا حدی سورئالاش یکی از بهترین نقاشیهای تاریخ و بیشک بهترین نقاشی هیرونیموش بوش است، بلکه بهواسطهی جزئیات بسیار دقیق و مساحت زیاد بوم و همچنین نقاشی دوطرفهی تابلوهای جانبی و باز و بستهشدن نمادینشان، یکی از پیچیدهترین و به بیان عامیانه از سختترین نقاشیهای تاریخ است.
باغ لذت دنیوی درحالحاضر در موزهی دل پرادو در مادرید اسپانیا نگهداری میشود.
9- نقاشی گرنیکا (Guernica)
بسیاری از منابعی که فهرستی از ده نقاشی برتر جهان منتشر کردهاند و حتی آنهایی که معروفترین نقاشیهای تاریخ را فهرست کردهاند، نقاشی گرنیکا را هم در لیستشان گنجاندهاند. تابلوی گرنیکا اثر پابلو پیکاسو (Pablo Picasso) در سال 1937 خلق شده و مثل تابلوی باغ لذت دنیوی بهخاطر ابعاد وسیع بوماش، بهعنوان یکی از سختترین نقاشیهای جهان هم شناخته میشود. پیکاسو این اثر را روی بومی به ابعاد 776*349 سانتیمتر و با رنگ روغن خلق کردهاست.
پیکاسو گرنیکا را با الهام از بمباران هوایی شهر باسک گرانیکا به خواست ژنرال فرانکو در 26 اپریل سال 1937 در طی جنگ داخلی اسپانیا کشیدهاست. در این حمله شمار زیادی از غیرنظامیان کشته شدند که تعدادشان در منابع مختلف، بسته به موضعگیری سیاسیشان در آن زمان، از حدود 130 نفر تا حدود 1700 نفر، اعلام شد.
تابلوی گرنیکا در نظر بسیاری از کارشناسان لقب بهترین نقاشی ضد جنگ تاریخ را هم دارد و حقیقتاً هم پیکاسو توانسته با استفاده از رنگهایی محدود، عدم استفاده از پرسپکتیو کلاسیک و بهکارگیری فرمهای ساده، عمق فاجعهی جنگ را ملموس و واقعی برایمان تصویر کند.
تابلوی گرنیکا درحالحاضر در موزهی ملی مرکز هنر رینا سوفیا در مادرید نگهداری میشود.
همچنین ببینید: بهترین نقاشیهای پیکاسو
8- دختری با گوشوارهی مروارید (Girl with a Pearl Earring)
هشتمین نقاشی از فهرست ده نقاشی برتر تاریخ تابلویی است که از قرن بیستم به این سو به اسم دختری با گوشوارهی مروارید، بههلندی Meisje met de parel، شناخته میشود. نقاش این اثر یوهانس فرمیر (Johannes Vermeer)، یکی از بزرگترین نقاشان تاریخ، آن را در حدود سال 1665 با رنگ روغن روی بومی با ابعاد 44.5*39 سانتیمتر خلق کردهاست.
دختری با گوشوارهی مروارید تا قبل از نامگذاری به این نام به اسمهای مختلفی مثل « Girl with a Turban» یا دختری با دوربند یا توربان یا دختری با مروارید یا حتی سر یک دختر جوان شناخته میشده و بهعلت حالت رازآلودی که دارد، به آن لقب «مونالیزای هلندی» را هم دادهاند.
مهمترین ویژگیهای این نقاشی که باعث شدهاند بسیاری از کارشناسان آن را جزو بهترین نقاشیهای تاریخ بهشمار آورند، نگاه رازآلود دختر، پسزمینهای که سوژه در آن تصویر شده، لباس سوژه و حالت کلی چهرهی او هستند؛ مجموعهای از ابهامات شاعرانه که الهامبخش هنرمندان و ادیبان پرشماری در خلق آثار هنری و ادبی، از شعر، نمایشنامه و فیلمنامه گرفته تا تهیهی پوسترهای تبلیغاتی بودهاند.
تابلوی دختری با گوشوارهی مروارید که از آثار مربوط به دوران طلایی هلند است، اکنون در موزهی مائریتشویس در هلند نگهداری میشود.
7- آفرینش آدم (The Creation of Adam)
آفرینش آدم یک اثر هنری از نقاش پرآوازه، میکلآنژ (Michelangelo) است که درحقیقت یک نقاشی دیواریست که روی سقف کلیسای سیستین در واتیکان تصویر شده؛ کلیسایی که علاوه بر این نقاشی، شامل نقاشیهای دیگری از میکلآنژ و همچنین هنرمندان دیگر است.
اثر آفرینش آدم بخشی از یک پروژهی سفارشی بزرگتر است که از طرف پاپ آن زمان، به میکلآنژ داده شد و شامل مجموعهای از تصاویر کتاب مقدس و داستانهای مذهبی بود. خود اثر همانطور که از اسماش پیداست، آفرینش آدم و دمیدن روح در کالبد انسان را توسط خدا تصویر میکند.
میکلآنژ در این اثر توانسته بهخوبی قدرتاش را در تصویرکردن بدن انسان، فرم پارچه روی بدن، نمایش حالات چهره و فیگورهای مختلف، به نمایش بگذارد. باید توجه داشت که او این اثر را روی فضایی با ابعاد 280*570 سانتیمتر، آن هم در ارتفاعی زیاد و با زاویهای نامتعارف برای نقاشی، تصویر کرده و قطعاً تجهیزات پیشرفتهی بالابر امروزی و ابزارها و رنگهای متنوع کنونی را در اختیار نداشتهاست و علیرغم این محدودیتها، شاهکاری بیبدیل خلق کرده که بعید است تا وجود دارد، بهعنوان یکی از بهترین نقاشیهای تاریخ جهان شناخته نشود.
نقاشی آفرینش آدم یکی از بهترین آثار دوران رنسانس است و همانطور که گفتیم بخشی از سقف کلیسای سیستین در واتیکان را تشکیل میدهد که همچنان اقامتگاه رسمی پاپ است.
6- گشت شبانه (The Night Watch)
ششمین نقاشی از فهرست ده نقاشی برتر تاریخ یعنی گشت شبانه، به هلندی De Nachtwacht، باز هم مربوط به دوران طلایی هلند و این بار از آثار نقاش نور و سایه، رامبراند (Rembrandt) است. این تابلو که به اسمهای دیگری مثل گروه شبهنظامیان منطقهی دوم تحت فرماندهی کاپیتان فرانس بانینک کوک یا گروه تیراندازی فرانس بانینگ کوک هم شناخته میشود، در سال 1642 با رنگ روغن روی بومی با ابعاد 363*437 سانتیمتر تصویر شدهاست.
همانطور که از نامهای این اثر میتوان حدس زد، این تابلو یک نقاشی سفارشی از طرف کاپیتان بانینک کوک، که در تابلو در مرکز تصویر دیده میشود، و همراهاناش است و رامبراند برای کشیدناش پول خوبی هم دریافت کردهاست. این نقاشی که برای اولین بار در تالار بزرگ Kloveniersdoelen به دیوار آویخته شد، بعدها بارها جابهجا شده و جالب اینجاست که حتی در سال 1715 برای قرارگرفتن بین دو ستون فضایی که برایاش در نظر گرفته شده بود، بخشهایی از تابلو بریده شدهاست!
نقاشی گشت شبانه درحالحاضر متعلق به موزهی آمستردام است، اما بهصورت دائمی به موزهی ملی آمستردام (Rijksmuseum) سپرده شده و در ساختمان این موزه، با محدودیتهایی برای بازدید عموم، نگهداری میشود.
5- شب پر ستاره (The Starry Night)

دیگر نقاشی از فهرست ده نقاشی برتر جهان شب پرستاره، به هلندی De sterrennacht، اثر ونسان ونگوگ (Vincent van Gogh) یک هنرمند هلندی دیگر است که البته سالهای زیادی از زندگیاش را خارج از هلند سپری کرده و مرگ زودهنگاماش او را از خلق شاهکارهایی مثل این نقاشی بازداشتهاست. شب پر ستاره با رنگ روغن روی بومی با ابعاد 92*73 سانتیمتر نقاشی شدهاست.
ونگوگ شب پرستاره را در سال 1889 یعنی یک سال پیش از مرگاش و در 36 سالگی کشیده، در شرایطی که بهعلت مشکلات روانی در آسایشگاهی بهنام سنت رمی (Saint-Rémy) ساکن بودهاست. ونگوگ تابلوی شب پرستاره را با برداشتاش از منظرهای که از اتاقاش در این آسایشگاه پیش رو داشته کشیده و البته که تغییرات زیادی از آنچه حقیقتاً هنگام نقاشی پیش رویاش بوده، چه روی زمین و چه در آسمان، دادهاست.
او عناصر طبیعی مقل درخت، ستارگان، ماه و کوهها و عناصر مصنوع انسان مثل کلیسا و خانههای روستا را دستمایهای برای بیان احساسات پرشورش کرده؛ احساساتی که با پختگی تکنیک و دستیافتن به سبک شخصی نقاش، که از همان آغاز رویآوردن به نقاشی در پیاش بوده، امکان بروز و ظهور پیدا کردهاند تا جایی که خواهناخواه این ایده به ذهنمان میرسد که اگر ونگوگ انقدر زود از دنیا نمیرفت و با همین سرعت پیگیر ابراز احساساتاش با نقاشی بود، چه شاهکارها که نمیتوانست خلق کند.
تابلوی شب پر ستاره نهتنها یکی از بهترین نقاشیهای تاریخ است، بلکه بیشک جزو معروفترین نقاشیهای جهان هم بهشمار میآید و درنظرسنجی وبسایت رَنکِر هم رتبهی دوم را بهعنوان بهترین نقاشی تاریخ از آن خود کرده که خود گویای محبوبیت این تابلو بین عموم مردم است.
تابلوی شب پر ستاره یک تابلوی پستامپرسیونیستی است و اکنون در موزهی هنر مدرن در نیویورک نگهداری میشود.
همچنین ببینید: بهترین نقاشیهای ونگوگ
4- لاس منیناس (Las Meninas)
لاس منیناس یا ندیمهها اثر دیگو ولاسکز (Diego Velázquez) نقاش اسپانیایی است که در سال 1656 با رنگ روغن روی بومی با ابعاد 318*276 سانتیمتر کار شدهاست. لاس منیناس از نظر ترکیببندی، نورپردازی، چگونگی استفاده از فرمها و رنگها و شاید مهمتر از همه پیچیدگی سوژه، یک نقاشی برجسته و از پیچیدهترین نقاشیهای تاریخ و بهتعبیر سر توماس لارنس، رئیس آکادمی سلطنتی هنر در اوایل قرن نوزدهم، «فلسفهی واقعی هنر» است.
بعضی از کارشناسان بر این باورند که تابلوی ندیمهها در اتاقی در آلکازار سلطنتی مادرید کشیده شده و شامل افرادی از درباریان پادشاهی اسپانیا در آن زمان است. بعضی از کارشناسان، نقاشی که در سمت چپ تابلو روبروی بوم قرار گرفته و ابزار نقاشی در دست دارد را خود ولاسکز، دو چهرهای که در آینه پیداست را شاه فیلیپ چهارم و ملکه و دختربچهی مرکز تصویر را شاهزاده مارگارت ترزا اولین دختر پادشاه فیلیپ چهارم در پنج سالگی میدانند. اما آنچه بیش از هویت واقعی حاضران در نقاشی حائز اهمیت است، نسبتشان با نقاش، با هم و مهمتر از همه با بیننده یا مخاطب نقاشی است.

نقاشی لامنیناس از نقاشیهای پراهمیت سبک باروک است و درحالحاضر در موزهی دل پرادو در مادرید اسپانیا نگهداری میشود.
همچنین ببینید: بهترین نقاشی های ولاسکز
3- شام آخر (Last Supper)
شام آخر از موضوعاتی است که نقاشان مسیحی توجه بسیاری به آن داشتهاند و بسیاری آن را به سبک خود و به فراخور مواد و مصالح موجود، تکنیکهای نقاشی زمانه و برداشتی که از این روایت داشته به تصویر کشیدهاست. دراینبین پربیراه نیست اگر شام آخر لئوناردو داوینچی (Leonardo da Vinci) را بهترین تصویری بدانیم که از شام آخر خلق شده، تا جایی که حتی اغلب، این اثر را در فهرست ده نقاشی برتر تاریخ هم وارد میکنند.
شام آخر داوینچی یک نقاشی دیواری و بخشی از دیوار کلیسای سانتا ماریا دله گراتزیه (Santa Maria delle Grazie) در میلان است که در فضایی با ابعاد 460*880 سانتیمتر خلق شدهاست.
داوینچی در تصویر شام آخر لحظهای حساس از این مراسم، یعنی زمانی را برگزیده که در آن عیسی خبر خیانت یکی از حواریوناش، یعنی یهودا اسخریوطی، را اعلام میکند و در آن واکنش هر کدام از حواریون را نسبت به این خبر به تصویر درآوردهاست. یهودا در این نقاشی خلاف سایر نقاشیهایی که شام آخر را تصویر کردهاند، نه آن سوی میز نشسته و نه فاقد هالهی نورانیای است که دور سر عیسی و دیگر حواریون رسم میشدهاست. داوینچی برای جداکردن یهودا از دیگران، باز هم از استعداد و نبوغاش استفاده کرده و با تغییر فیگور کاراکتر هیودا، هم او را در سایه قرار داده و هم در سطحی پایینتر از سطح تمامی حاضران در تصویر.
یهودا در نقاشی شام آخر داوینچی یکی از افراد گروه سهنفرهی نزدیک به عیسی از سمت چپ است و تنها کاراکتری است که آرنجشاش را روی میز گذاشته و با لباسهایی به رنگهای قرمز، سبز و آبی پوشانده شدهاست. نکتهی جالب دیگر دربارهی او تلاش زیاد داوینچی برای پیداکردن مدلی است که بتواند با نقاشی چهرهاش خباثت یهودا را آنطور که میخواهد تجسم کند.
بدیهیست که ترسیم حالات چهره، دست و بدن هر کدام از حاضران در تصویر، آن هم برای نمایش دقیق واکنششان در یکی از لحظات حساس تاریخ، به چه میزان مهارت نیاز دارد و این در کنار استفادهی استادانه و هنرمندانه از پرسپکتیو، نور و سایه، رنگ و فرم آن هم در روی دیواری با چنین فضای بزرگی کافی است تا شام آخر را از بهترین نقاشیهای تاریخ بدانیم.
نقاشی شام آخر داوینچی از نقاشیهای برتر دوران رنسانس است و متأسفانه علیرغم مرمتهای پیاپی، بخشهایی از آن دچار آسیب شدهاند و همانطور که اشاره کردیم بخشی از دیوار کلیسای سانتا ماریا دله گرتزیه در میلان را تشکیل میدهد.
2- سرگردان بر فراز دریای مه (Wanderer above the Sea of Fog)

شاید کمی عجیب بهنظر برسد که دومین نقاشی از ده نقاشی برتر تاریخ را به نقاشی سرگردان بر فراز دریای مه، به آلمانی Der Wanderer über dem Nebelmeer، اختصاص دهیم، بهویژه اینکه رتبهی اول هم به مونالیزایی که تقریباً همه میشناسندش اختصاص داده نشده باشد. این نقاشی در بسیاری از مراجعی که فهرستی از بهترین نقاشیهای تاریخ را معرفی کردهاند، آمده و همانطور که ابتدای نوشته تأکید کردم، در این فهرست به برترین یا بهترین نقاشیهای تاریخ، آن هم تنها به ده تا از برترین نقاشیهای تاریخ پرداختهام و البته که اگر پای شهرت در میان بود، میبایست مونالیزا را در ردیف دوم یا اول قرار میدادم. [البته ما در لوکئوم در نوشتاری مجزا به معرفی معروفترین نقاشیهای جهان پرداختهایم. برای دسترسی به آن نوشتار، روی لینک مشهورترین نقاشیهای جهان کلیک کنید.] گذشته از این همانطور که اشاره کردم در ارائهی این فهرست ناچار به دخالتدادن سلیقهی شخصی حتی بهمیزان جزئی و ناچیز بودم.
نقاشی سرگردان بر فراز دریای مه اثر کاسپار داوید فریدریش (Caspar David Friedrich) است و در سال 1818 با رنگ روغن روی بومی با ابعاد 94.8*74.8 سانتیمتر کشیده شدهاست. این تابلو یکی از برجستهترین نقاشیهای سبک رومانتیک است و اگرچه اغلب با برداشتهای رومانتیک قرن نوزدهم تفسیر میشود، با کمی بهروزرسانی میتوان با نظرگاه انسان قرن بیستویکمی به آن نگریست و طوری دیگر دیدش. اصلاً محبوبیت زیاد این تابلو درحالحاضر، سازگاریاش با احساسات انسانی حتی در قرنی است که از هر نظر فاصلهای بسیار با احساسات انسانی در اوایل قرن نوزدهم دارند؛ احساساتی که اینستاگرام، وسایل پرسرعت حملونقل، هوش مصنوعی و نظایر آن را نمیشناختند و برای ما مثل زبانی که بلدش نیستیم، غیرقابل فهماند.
نقاشی سرگردان بر فراز دریای مه اکنون در موزهی کونستهال در هامبورگ آلمان نگهداری میشود.
1- مدرسهی آتن (The School of Athens)
نقاشی مدرسهی آتن، به ایتالیاییScuola di Atene ، اولین نقاشی در فهرست ده نقاشی برتر جهان است و بنابراین میتوان آن را بهترین نقاشی تاریخ معرفی کرد. این اثر یک نقاشی دیواری اثر رافائل سانتسیو (Raffaello Sanzio)، که اغلب بهاختصار رافائل خوانده میشود، است و بخشی از دیوار کلیسای کاخ حواری (Apostolic Palace) در واتیکان را تشکیل میدهد. نقاشی مدرسهی آتن بازگشت به سنتهای یونان باستان از مؤلفههای اصلی دوران رنسانس است و این مؤلفه در این اثر رافائل به بهترین وجه نمود پیدا کردهاست. تصویرکردن فیلسوفان و متفکران بزرگ یونان باستان در کنار هم آن هم با استفاده از عناصری مثل پرسپکتیو دقیق و طراحی انسانگرایانهی فیگورها که بهویژه در مجسمههای داخل نقاشی و معماری فضای آن بهچشم میآید، باعث شدهاند این اثر از آثار شاخص هنر رنسانس و بهترین اثر رافائل شناخته شود.
در این نقاشی چهرههای افلاطون و ارسطو را در مرکز تصویر میبینیم که طراحی فیگور و حالات دستشان براساس فلسفهی هر کدام، یکی با اشاره به بالا و دیگری با جهتگیری به سمت زمین، تصویر شدهاست. جالب اینجاست که رافائل برای طراحی چهرهی افلاطون از چهرهی داوینچی استفاده کرده و برای تصویرکردن هراکلیتوس، مرد تنهایی که تقریباً در مرکز تصویر در پلان اول حاضران نشسته و قلمی در دست و روی سکوی مقابلاش کاغذی پیش رو دارد، هم چهرهی میکلآنژ را نقاشی کردهاست.
در نقاشی مدرسهی آتن علاوه بر افلاطون، ارسطو و هراکلیتوس فیلسوفان دیگری مثل فیثاغورث، آناکسیماندرس، ارشمدیس، سقراط، دیوژن، پارمنیدس و دموکریتوس تصویر شدهاند.
همچنین ببینید: معروفترین نقاشیهای جهان