فلسفه فارغ از بحثهای دانشگاهی و آکادمیک، در جریان زندگی روزمره هم بهوضوح وجود دارد. آنکس که در مکانی دورافتاده و با حداقلِ امکانات و بدون هیچ سوادی، در حال پاسخگفتن به پرسش «چرا دیر آمدی؟» یا «چرا امشب شام نخوریم؟» است، نیز در حال فلسفیدن است. رمانهای متعدد نیز اگر کوچکترین بحثی در باب یکی از مسائل بهاصطلاح فلسفی داشته باشند میتوانند بهمثابهی رمانهایی فلسفی نگریسته شوند، لیکن مقصود من از رمان های فلسفی در نوشتار حاضر رمانهایی است که از همان ابتدا با نیت بررسی یک یا چند مسئلهی فلسفی بهنگارش درآمدهاند و تا حدی نیز توانستهاند به نیتی که از برای آن آفریده شدهاند نائل شوند. آنچه که در ادامه میآید لیستی از 17 رمان فلسفی مشهور است. رمانهایی که در ادامه میآیند بهترین رمان های فلسفی اند که تاکنون خواندهام.
بهترین رمان های فلسفی جهان
نکته: فهرستی که در ادامه میآید بر طبق تاریخ انتشار رمانهاست.
-
رسالات افلاطون
البته که «رمان» بهمثابهی رمان از قرن شانزدهم و شاید حتی هفدهم است که پای در عرصهی ادبیات جهان میگذارد، اما حیف است که در باب مشهورترین یا بهترین رمانهای فلسفی سخن گویم و نامی از رسالات افلاطون نبرم. اکثر رسالات افلاطون حالتی داستانگونه دارند، لیک سرشار از مباحث و مفاهیم فلسفی اند. اغلب آنها از لحاظ فلسفی در وضعیتی قرار دارند که هنوز هم پس از 2500 سال میتوان در بابشان بحث کرد.
رساله پروتاگوراس، رساله گرگیاس، رساله جمهوری، رساله فایدون، رساله میهمانی و رساله فیلبوس داستانوارتر از سایر رسالات افلاطون اند و هر یک از لحاظ مباحث فلسفی نیز بسی غنی اند.
-
کاندید یا اثر ولتر
کاندید یکی از کتابهای مشهور ولتر است. ولتر از اندیشمندان سیاسی قرن هجدهم در فرانسه است و بسیاری از فلاسفه و مورخین بر این عقیده هستند که نقش او در انقلاب فرانسه و بهتبعِ آن در روشنگری و مدرنیته غیرقابلانکار است.
کاندید رمانی فلسفی حول شخصی با نام «کاندید» است. او سفرهای بسیار میکند و رمان ماجراهای سفرهای او و خصوصاً یادگیریهای او از فیلسوفی خوشبین به نام «پانگلوس» است. بخشی از این کتاب تقابلی با عقاید لایبنیتس است، کسیکه این جهان را «بهترین جهانهای ممکن» میدانست. ولتر در رمان کاندید نشان میدهد که عقاید خوشبینانهی لایبنیتس مضحک اند، لیکن کل رمان کاندید پیرامون خوشبینی و بدبینی نیست بل موارد دیگری نیز خصوصاً در باب سیاست در آن وجود دارند.
از کتاب کاندید چندین ترجمه در بازار کتاب ایران موجود هستند. یک ترجمه مربوط به آقای مرادی اسپیلی و نشر نگاه است، ترجمهای دیگر مربوط به جهانگیر افکاری و انتشارات علمیفرهنگی، ترجمهای دیگر مربوط به هانیه فهیمی و انتشارات توس، درآخر ترجمهای از محمود گودرزی و انتشارات افق.
اینکه کدامیک میتوانند ترجمهای بهتر – دقیقتر – باشند هیچ نظری ندارم، ولی من ترجمهی زندهیاد افکاری را مطالعه کردهام. ترجمهی جهانگیر افکاری قدیمی است و ترجمههای محمود گودرزی، مرادی اسپیلی و هانیه فهیمی جدیدتر.
توضیح: کتابهای سادهدل و کاندید یک کتاب نیستند و آنچه که مدنظر من در این نوشتار است، کتاب کاندید است. آن کتابی که زندهیاد قاضی با نام سادهدل ترجمه کردهاند کتابی مجزا از کتاب کاندید است و داستانی دیگر دارد.
-
نامههای ایرانی اثر مونتسکیو
مونتسکیو در قرن هجدهم از دو شخصیت ایرانی برای یکی از مشهورترین رمان های فلسفی تاریخ استفاده میکند تا بهنوعی کمک کند به اینکه لااقل جماعت غربی روشنفکر از قرن هجدهم بدینسو نام ایران و ایرانی را جز در تقابل با غرب بشنوند. این رمان از آن رمانهای نامهنگارانه است، همچون رمان بیچارگان از داستایوفسکی و شرح حال دو ایرانی است که به فرانسه و کلاً تمدن غرب سفر کردهاند و از بدیهای اوضاع سیاسی و اجتماعی فرانسه میگویند.
سبک رمان بسیار دلنشین است و عقاید فلسفی و سیاسی هم در آن بهوفور یافت میشوند. بهنوعی میتوان گفت که برخی از عقاید اصلی مونتسکیو در کتاب روحالقوانین در همین کتاب نامههای ایرانی وجود دارند و قابلمشاهده اند. جالب آن که مونتسکیو این رمان را در اوایل دههی چهارم زندگیاش، یعنی در 32 سالگی، نوشت.
این رمان با ترجمهی زندهیاد محمد مجلسی ترجمه شده و بهواسطهی نشر دنیای نو و منتشر شده و قابلخرید است.
-
جنایت و مکافات و چند اثر دیگر از داستایوفسکی
مفاهیم فلسفهی اخلاق بهطور عام و نیهیلیسم اخلاقی بهطور خاص در همهی آثار بزرگ داستایوفسکی مفاهیم اصلی اند. این ماجرا از برای کتاب جنایت و مکافات بهطور علنی و واضح صادق است و بهنوعی میتوان اصلاً پیوبنیان کتاب جنایت و مکافات را همین نیهیلیسم اخلاقی و تقابل آن با چیزهای دیگر دانست.
راسکلنیکف، نقش اول این رمان، درگیر مفاهیم وجدان، طبیعت انسان، ذهنیبودن خوب و بد و موارد این قبیل است و در همین راستا مرتکب قتل یک پیرزن میشود. رمان حول قتل پیرزن بهوسیلهی راسکلنیکف و تبعات قتل است. چندین ترجمه از این اثر به دست آمدهاند و اوضاع آن همچون وضعیت چنین گفت زرتشت است، اما من هنوز هم ترجمهی زندهیاد مهری آهی که مستقیم از متن روسی به عمل آمده را ترجیح میدهم.
ابله یکی دیگر از رمانهای داستایوفسکی و از بهترین رمان های فلسفی جهان است. نقش اول ابله، میشکین است و از بیماری صرع رنج میبرد، همان بیماریای که خود داستایوفسکی نیز را آن دستوپنجه نرم میکرد. ماجرای رمان ابله حول سادهانگاریهای میشکین در تقابلاش با افراد و در کل زندگی است. او دلی پاک دارد، لیکن ماجراهای زندگیاش در تقابل با همین دلپاکیاش قرار دارند. ابله را با برگردان سروش حبیبی بخوانید.
جنزدگان یا شیاطین یکی دیگر از رمانهای عالی داستایوفسکی است و حیف است که ناماش در فهرست مشهورترین یا بهترین رمان های فلسفی نباشد. نیهیلیستها در اواخر قرن نوزدهم بسیار در روسیه مشهور بودند و درصد عمدهای از آثار ادبی، سیاسی و فلسفیِ آن زمان حول همین نیهیلیستها و افکار آنها بود. البته نیهیلیستهای روسی عمدتاً نیهیلیستهای اخلاقی، سیاسی و اجتماعی بودند و نه آنکه مدام افسردگی داشته باشند و بخواهند خود را بکشند و هیچ ندانند که خوب کدام است و بد کدام. آنها عمدتاً علمباور بودند و در مقابل مسیحیت ارتدوکس در روسیه قرار میگرفتند. جنزدگان یا شیاطین رمانیست حول چند نیهیلیست که مهمترینِ آنها استاوروگین است. آنها عقایدی انقلابی دارند، لیکن سرنوشتی بد گریبانشان را میگیرد.
جز اینها، رمان برادران کارامازوف نیز یکی از بهترین رمان های فلسفی تاریخ ادبیات جهان است، از آن رمانهاییست که اگر 10 بار بخوانماش سیر نمیشوم. رمان برادران کارامازوف غنیتر و پیچیدهتر و فلسفیتر از سایر رمانهای داستایوفسکی است و آخرین رمانیست که توسط داستایوفسکی بهطور کامل نوشته و منتشر شدهاست. برادران کارامازوف، آنچنان که از ناماش هم برمیآید، ماجرای چند برادر به همراه پدرشان است.
شخصیتهای این رمان هر یک نمایندهی قشری خاص هستند و هر یک در کشاکشی جذاب با یکدیگر قرار دارند. عقاید داستایوفسکی حول نیهیلیسم اخلاقی و تقابل آن با ایمان مسیحی باری دیگر در همین رمان جلوه پیدا میکنند. قسمت گفتوگوی ایمان کارامازوف با شیطان و همچنین سخنان مفتش اعظم از مشهورترین قسمتهای این رمان هستند. کم نبودهاند فلاسفه، روانشناسان و فیزیکدانان مشهوری که این رمان را خواندهاند و بسیار آن را ستودهاند. فروید و اینشتین دو تن از این افراد هستند.
-
چنین گفت زرتشت اثر نیچه
شاید بتوان گفت چنین گفت زرتشت در کل اثری ادبی است و بهطور شاخص رمان نیست، لیکن این اثر چنان فلسفی است و البته حالت ادبی آن چنان است که حیف است صحبت از بهترین یا مشهورترین رمان های فلسفی جهان باشد و نامی از آن آورده نشود.
نیچه این کتاب را در طی چند سال نگاشت و پس از آن کتاب فراسوی نیک و بد را نگاشت و منتشر ساخت. بهنوعی میتوان گفت که چنین گفت زرتشت و فراسوی نیک و بد در اغلب مواضع و مضامین برابر اند، لیکن چنین گفت زرتشت ادبی است و فراسوی نیک و بد حالتی خشک و فلسفی دارد.
زرتشت در کتاب چنین گفت زرتشت بعد از سالها عزلت از جایگاه خود بهدر میآید و وارد جمع انسانها میشود تا آنها را چیزهایی بیاموزاند – از جمله مرگ خدا، ابرانسان، بازگشت ابدی، نسبیبودن چیزها، برابر بودن حقیقت با قدرت و ارادهی قدرت.
چندین ترجمه از این کتاب در حال حاضر در دسترس اند و گویا درصدی از کسانی که بهدنبال شهرتی از طریق ادبیات یا فلسفه اند، فکر میکنند بهتر است که این کتاب را ترجمه کنند! با این همه، من هنوز برگردان داریوش آشوری را ترجیح میدهم.
-
محاکمه و قصر از کافکا
محاکمه بهترین رمانیست که تا کنون خواندهام، رمانیست از برای تکتک انسانهایی که بهدنیا آمدهاند و خود میدانند که باید بمیرند. آنها اما نمیدانند که دقیقاً چرا میبایست بمیرند، گناهشان چیست؟ جوزف ک. کسیست که اول داستان بر او اعلام میشود که گناهکار است و باید به دادگاه بیاید، اما او هرچه جستوجو میکند، هرچه حول قاضیها میگردد، نمیتواند بفهمد که دقیقاً گناهاش چیست و از چه رو است که میخواهند محاکمهاش کنند. در این رمان همچنین نقد کافکا بر بوروکراسی و تبعات آن عیان است.
کتاب قصر نیز تا حدی چنین وضعیتی دارد. در رمان قصر نیز – بهمثابهی یکی از بهترین رمانهای فلسفی – شخصی با نام ک. به قصر دعوت شده، اما از هیچ طریقی نمیتواند وارد قصر شود. گویی اصلاً قرار نیست او یارای ورود به قصر را داشته باشد. هم محاکمه و هم قصر ناتمام ماندهاند، اما لااقل محاکمه را برود – رفیق کافکا – با اضافهکردن یک بخش کوچک تمام کردهاست، لیکن قصر به همان صورتِ ناتمام منتشر شده و بهزبانهای مختلف ترجمه شده است.
محاکمه چندین بار به زبان فارسی برگردانده شدهاست. برگردان زندهیاد امیرجلالالدین اعلم و برگردان علیاصغر حداد پیشنهاد میشوند. قصر نیز با برگردانِ هر دوی این اساتید خواندنی است. درست نمیدانم که زندهیاد اعلم این دو کتاب را از زبان آلمانی به فارسی برگردانده یا خیر، اما جناب حداد هم این دو رمان و هم داستانهای کوتاه کافکا را از زبان آلمانی به فارسی برگرداندهاست.
-
کوه جادو اثر توماس مان
توماس مان از مشهورترین نویسندگان اروپا در قرن بیستم بود. او از آن دسته نویسندگان و ادیبان بود که بهشدت و مستقیم تحت تأثیر شوپنهاور بودند. کوه جادو معروفترین و احتمالاً بهترین رمان توماس مان است و روایتگر زندگی شخصی به نام هانس کاستورپ است که از بیماری جسمی و البته بیماری روحی رنج میبرد. سرگذشت کاستورپ همراه با نشاندادن تیرگیهای زندگی و خصوصاً تیرگیهای زندگی بورژوایی در اروپا همراه است. او به نزد یکی از اقواماش – پسرخالهاش – به فراز یک کوه و به یک آسایشگاه میرود، اما خود رفتهرفته گماناش بر این میرود که بیمار است. ماجرای کتاب به جنگ جهانی نخست – در سال 1914 – ختم میشود و این درست یادآور فیلم روبان سفید هانکه است که در نوشتار مربوط به بهترین فیلمهای بدبین فلسفی معرفیاش کردم. کوه جادو رمانی عالی برای خواندن است. پیشنهاد میکنم حتماً آن را بخوانید. این کتاب در سال 1924 منتشر شده و توسط حسن نکوروح به فارسی برگردانده شدهاست.
-
کتاب دنیای قشنگ نو از آلدوس هاکسلی
این رمان یکی دیگر از بهترین رمانهای فلسفی است و از آن رمانهایی است که باید حتماً مطالعهشان کرد. دنیای قشنگ نو در سال 1932 منتشر شده، لیکن شرح ماجراییست مربوط به بیش از چند قرن بعد که در آن رنج کم، لذت زیاد، محدودیت از برای لذت کم و فقر کم است و درعینحال و بهواسطهی همین وفور لذت و عدم محدودیت است که بسیاری از چیزهای باارزش از برای انسان بهخصوص هنر دیگر باارزش نیستند.
بحث در باب کارخانهی انسانسازی، طبقهبندی انسانها، بهرهبرداری ابزاری از انسانها در سیستم جدید، وجود یک حکومت متمرکز و از همه مهمتر وجود بدبینی به آیندهی بشر در این کتاب از عناصر کلیدی اند.
دنیای قشنگ نو بهوسیلهی سعید حمیدیان ترجمه شده و با ویراستاری صالح حسینی قابلدسترس است.
-
کتاب تهوع و چند اثر دیگر از سارتر
سارتر را در نیمهی دوم قرن بیستم در بریتانیا و آمریکا عمدتاً بهمثابهی یک ادیب شناختند تا فیلسوف، اما از برای منی که دغدغههایی مشترک با سارتر دارد، سارتر هم فیلسوف است و هم ادیب. کتاب مشهور او – هستی و نیستی – دستگاهی عظیم و فلسفیست و چندان آثاری از ادیببودن سارتر در آن نیست، اما کتاب تهوع و چند جلد کتاب راههای آزادی – از جمله تعلیق و سن عقل – مضامین فلسفی سارتر را در قالب ادبیات و رمان نشان میدهند.
شاخصترین اثر ادبی سارتر رمان تهوع است که قطعاً یکی از بهترین رمان های فلسفی تاریخ است. این رمان حول دورهای از زندگی روکانتن است. سارتر در این کتاب عقیدهی اصلیاش در باب «زیادیبودن چیزها» را نشان میدهد. چیزها در فلسفهی سارتر با عنوان «وجود-درخود» یا «هستیفینفسه» نشان داده میشوند. این چیزها علتی از برای هستیشان نیست، میشد که نباشند و از همین رو «زیادی» اند. سارتر در کتاب هستی و نیستی منظور-اش از هستی همین چیزهاست و مقصود-اش از نیستی، ذهن آدمیست. چیزها ماهیت دارند و ماهیتشان نیز ثابت است. آنها هستند همانطور که هستند، لیکن آدمی ماهیت ندارد و نیست آنچه هست و هست آنچه نیست.
کتاب تهوع بسیار خواندنی است و از بهترین رمانهایی است که تا کنون خواندهام و احتمالاً همواره اینسان باقی خواهد ماند. این کتاب نیز چندین ترجمه دارد که من برگردان زندهیاد اعلم را به همه ترجیح میدهم.
-
همه میمیرند اثر دوبوار
همه میمیرند عمدهاش دیالوگ بین فوسکا و رژین است. فوسکا کسیست که پیشتر معجونی خورده و بهواسطهی آن به زندگی ابدی دست پیدا کردهاست. اما در زندگی ابدیاش دیده آن چیزهایی که همواره گمان میکرده با زندگی ابدی دست به آنها میتواند یافت، چندان چیزهای خواستنیای نبودهاند. در عوض رژین میل به زندگی دارد و بهمثابهی انسانی عادی که عمری معمولی دارد، خواهان آن است که زندگیای جاودان داشته باشد.
تقابل مرگ و زندگی و ستایش زندگی کوتاه انسانها عناصر اصلی رمان اند، لیکن در حاشیه – که البته گاه حاشیه بهتر از متن است و خود میتواند متن باشد – اندیشههای دیگر حضور دارند.
این کتاب دوبوار با ترجمهی مهدی سحابی در دسترس است.
-
کتاب بیگانه از آلبر کامو
حقیقت این است که فلسفیترین و بهترین اثر کامو همین بیگانه است – البته سوای افسانهی سیزیف که اصلاً رمان نیست.
بیگانه بهنوعی حالت ادبیشدهی کتاب افسانه سیزیف است و حول موضوع «پوچ» نگاشته شده است. مورسو نقش اول کتاب بیگانه است که شرح افکار او در همان جملهی نخست که از زبان خود مورسو بیان میشود عیان است: دیروز مادر مرد، شاید امروز نمیدانم.
او بهظاهر فردی بیتفاوت است، اما ماجرای تقابل او با زندگی و خصوصاً جامعه در این کتاب خواندنی و جذاب هستند. کتاب با ترجمهی مشترک آلاحمد و خبرهزاده و همچنین با ترجمههایی دیگر از جمله ترجمههایی از لیلی گلستان و امیرجلالالدین اعلم در دسترس است.
-
کتاب بار هستی از میلان کوندرا
بار هستی یا سبکی تحملناپذیر هستی یکی دیگر از بهترین رمان های فلسفی است. این کتاب را کوندرا در سال 1984 منتشر ساخت. مفاهیم فلسفی در آن زیاد اند، اما میتوان گفت از همان ابتدا کوندرا آن را با نیت بحث در باب خیر و شر در این جهان نگاشته است. در زندگیای که یک بار فقط آن را تجربه میکنیم، بهچهسان میتوان در مورد خوب و بد – خیر و شر – سخن گفت؟ این محور اصلی رمان است.
-
کتاب آونگ فوکو از امبرتو اکو
هر زمان که اثری ادبی، یک رمان، را میبینم که توسط فیلسوف یا فلسفهدانی شهیر نگاشته شده، بهشدت جذباش میشوم و تمایل پیدا میکنم که بخوانماش. آونگ فوکو اثر امبرتو اکو – فیلسوف شهیر – است که در سال 1988 منتشر شدهاست. کتاب بسیار عالیست و سفری در تاریخ اندیشه میکند.
این کتاب با برگردان رضا علیزاده در دسترس است.
سخن آخر
آنچه که در بالا آمد، صرفاً بخشی از بهترین رمان های فلسفی است و نه همه، چهآنکه رمانهای دیگری نیز میتوانستند در این فهرست باشند منجمله پدران و پسران از تورگینف، دل تاریکی از کنراد، پرتقال کوکی از برجس، تصویر دوریان گری از اسکار وایلد، مرگ ایوان ایلیچ از تولستوی، به نام گل رز از امبرتو اکو، وقتی نیچه گریست از یالوم و بسیاری دیگر. جای آن هست که شما عزیزان رمان های فلسفی زیبا و البته عمیقی که خواندهاید را در قسمت نظرات به ما و کاربران معرفی کنید.
در آخر آن که زیاد در مورد رمانهایی که معرفی کردم ننوشتم چراکه خواستم این نوشتار صرفاً معرفی این رمانها باشد برای مطالعه و نه آن که داستانشان را لو دهد و کسی دیگر رغبت نکند به مطالعهشان.
- همچنین بخوانید: معروفترین رمانهای جهان