نقاشی

10 تا از مشهورترین نقاشی‌های پیتر بروگل مهتر

پیتر بروگل [1525-1569] نقاش مشهور رنسانس است. او در خانواده‌ای هنرمند متولد شد و جالب آن‌که فرزند-اش هم نقاشی بزرگ بود. جالب‌تر آن‌که نام فرزند-اش هم «پیتر» بود و ازاین‌رو برای متمایزکردن او از فرزند-اش به او پیتر بروگل پدر یا پیتر بروگل مهتر [Pieter Bruegel The Elder] می‌گویند. پیتر بروگل نقاشی‌های‌اش پیجیده اند و برخلاف نقاشی‌های مینیمال که صرفاً روی یک موضوع متمرکز اند، در نقاشی‌های بروگل می‌توان جزئیات فراوان دید، جزئیاتی که بی‌شک بروگل برای خلق آن‌ها دقت و وقت بسیار صرف کرده‌است. نکته‌ی دیگر آن‌که بخش شاخصی از نقاشی‌های بروگل روی روستاییان متمرکز اند، اما چیزی که بیش از همه در آن‌ها عیان است رابطه‌ی انسان با طبیعت است.

ما پیش‌تر تمامی نقاشی‌های به‌جامانده از پیتر بروگل را در پکیج نقاشی‌های معروف جهان گرد آورده‌ایم، اما این بار می‌خواهیم سری به 7 تا از مشهورترین نقاشی‌های پیتر بروگل بزنیم.

معروف‌ترین نقاشی‌های پیتر بروگل

1- چشم‌اندازی با سقوط ایکاروس [Landscape with the Fall of Icarus] 

مشهورترین نقاشی‌های پیتر بروگل مهتر

این نقاشی احتمالاً مربوط به سال 1558 است و بسیاری آن را بهترین نقاشی بروگل می‌دانند. البته ناگفته نماند که در مورد اصالت این نقاشی بحث بسیار صورت گرفته‌است. برخی اصلاً آن را اثر بروگل نمی‌دانند، اما عمدتاً از این اثر به‌مثابه‌ی یکی از نقاشی‌های بروگل یاد می‌کنند.

این نقاشی نقبی می‌زند به داستان اساطیری Daedalus و پسرش Icarus که درصدد اند از کرت فرار کنند. آن‌ها طرحی برای این کار می‌ریزند که بر پایه‌ی آن، باید بال‌هایی از جنس پر و موم برای خود درست کرده و پرواز کنند. البته در این بین، پدر به پسر یعنی ایکاروس هشدار می‌دهد که بال‌هایی که ساخته چندان مقاوم نیستند و به‌ویژه پسر نباید با آن‌ها به خورشید نزدیک شود، اما پسر سخنان پدر را نادیده می‌گیرد و همین می‌شود که بال‌های‌اش ذوب می‌شوند و او به پایین سقوط کرده و به دریا می‌افتد.

در نقاشی هم می‌بینیم که ایکاروس در گوشه‌ی سمت راست و پایین درون آب رفته و پاهای‌اش بیرون مانده‌اند، اما چیزی که مهم است این است که سقوط ایکاروس برای دیگران چندان اهمیت ندارد و آن‌ها بی‌توجه به ایکاروس مشغول کار خودشان اند.

2- پیروزی مرگ [The Triumph of Death] 

مشهورترین نقاشی‌های پیتر بروگل مهتر

در بطن تاریکی یک جهان سوخته، جایی که آسمان با دود آتش‌های بی‌پایان پوشیده‌شده و دریا با لاشه‌ی کشتی‌ها نجوا می‌کند، پیروزی مرگ پیتر بروگل، چونان شعری تلخ و جاودان بر بوم زمان نقش بسته است. این نقاشی رقص هولناک مرگ است. ارتشی از اسکلت‌ها، با داس‌های زنگ‌زده و اسب‌های شبح‌وار، بر تپه‌های عریان و زمین‌های ویران می‌تازند و زندگی را به سخره می‌گیرند.

در این صحنه، تمامی انسان‌ها گرفتار اند: زنی که نخ زندگی‌اش را با قیچی آتروپوس مرگ می‌بُرَد، سگی که صورت کودکی مرده را می‌جود، پادشاهی که در آخرین نفس، دست به سوی گنجینه‌های پوچ‌اش دراز می‌کند، غافل از ساعت شنی خالی که زمان را فریاد می‌زند و در آن سو، نوازنده‌ای با عود-اش آواز عشق می‌سراید، اما اسکلتی پنهان، با لبخندی استخوانی، همراهی‌اش می‌کند – یادآوری این‌که حتی موسیقی دل، در برابر سمفونی مرگ، خاموش خواهد شد. شام ناتمام اشراف، با نان‌های بی‌رنگ و جمجمه‌های پیش‌غذا، استعاره‌ای از تمسخر لذت‌های دنیوی‌ست؛ جایی که عشق‌ورزی پس از شام، به آغوش سرد مرگ تبدیل می‌شود. مرگ همه را یکسان درو می‌کند. هیچ مقامی، هیچ عشقی، هیچ زر و زیوری نمی‌تواند دیوار دفاعی بسازد. این همان هجوم بی‌امان مرگ است که در هر وضعیتی بر سر انسان فرود می‌آید و تفاوت‌ها را یکسره محو می‌کند.

با این حال، در میانه‌ی تاریکی، صلیبی بر بوم می‌درخشد؛ لرزان، کوچک، اما پابرجا. گویی بروگل نجوا می‌کند: شاید در برابر پیروزی مرگ، تنها امید، ایمان یا لحظه‌ای از توبه، پلی باشد به سوی جاودانگی.

پیروزی مرگ نه فقط یک نقاشی، بلکه آینه‌ای است برای روح بشر. آینه‌ای که می‌پرسد: در جهانی چنین ویران، چه چیز واقعاً می‌ماند؟ و پاسخ را بر بوم حک می‌کند: تنها خاطره‌ی این رقص ابدی که مرگ همواره در آن فاتح است.

3- نقاشی برج بابل [The Tower of Babel]

مشهورترین نقاشی‌های پیتر بروگل مهتر

این نقاشی هم از مشهورترین نقاشی‌های پیتر بروگل است و شاید بتوان آن را معروف‌ترین نقاشیِ این نقاش هلندی معرفی کرد. نقاشی برج بابل را مربوط به سال 1563 می‌دانند و نقاشی‌ای‌ است از برج بابل که در کتاب سفر پیدایش به آن اشاره شده‌است. البته می‌گویند بروگل سه نقاشی مختلف از برج بابل کشیده و یکی از آن‌ها از بین رفته و دو تای دیگر برای‌مان باقی مانده‌اند. نقاشی‌ای که در بالا آن را می‌بینید، از نقاشی دیگر مشهورتر است و چنان‌که گفتم عده‌ای آن را مشهورترین نقاشی بروگل می‌دانند که البته پربیراه نیست.

این نقاشی، برج بابل را همچون آینه‌ای از کولوسئومِ روم نشان می‌دهد، اما این برج هم ناتمام است و هم البته مقداری کج! همچون سایر آثار پیتر بروگل، پیچیدگی‌های این نقاشی هم زیاد است. در ضمن، برای آن‌که سرنخی از کج‌بودن این برجِ سفر پیدایش در ذهن داشته باشید، بد نیست به شکاف عمیقی که میان کاتولیک‌ها و پروتستان‌ها در زمان خلق این نقاشی به وجود آمده‌بود دقت کنید.

4- منظره‌ی زمستانی از اسکیت‌بازها و تله‌ی پرندگان [Winter Landscape with Skaters and Bird Trap]

Winter Landscape with Skaters and Bird Trap

این نقاشی هم از مشهورترین نقاشی‌های بروگل است و آن را به سال 1565 مرتبط می‌دانند. ازآن‌جا‌که بروگل در آن سال در شهر بروکسل زندگی می‌کرد، عده‌ای معتقد اند که صحنه‌ی نقاشی مربوط به همین شهر است. در نقاشی عده‌ای اسکیت‌باز را می‌بینید که روی برف‌ها در حال اسکیت‌سواری اند و در سمت راست هم تله‌ی پرنده‌ای مشاهده می‌شود که پرندگان دور آن جمع شده‌اند.

پکیج 10 هزار نقاشی برتر تاریخ

5- سقوط فرشتگان سرکش [The Fall of the Rebel Angels]

نقاشی سقوط فرشتگان سرکش

این نقاشی از نقاشی‌های بروگل پیرامون مذهب است و البته تقریباً ثابت شده که بروگل آن را تحت‌تأثیر هیرونیموس بوش – نقاشِ مشهور آن زمان – کشیده‌است. نقاشی پیرامون فرشتگان سرکشی‌ست که از بهشت رانده شده‌اند، ماجرایی که در کتاب مکاشفه به آن اشاره شده‌است. این نقاشی را مربوط به سال 1562 می‌دانند.

6- منظره با فرار به مصر [Landscape with the Flight into Egypt]

نقاشی‌های پیتر بروگل

ترکیب جذاب آبی و سبز در این نقاشی باعث شده‌است که این نقاشی نه صرفاً از مشهورترین بلکه از بهترین نقاشی‌های پیتر بروگل باشد. این نقاشی هم از نقاشی‌های مذهبی بروگل است و به ماجرای فرار مریم مقدس، یوسف نجار و عیسی به مصر اشاره دارد. در نقاشی مریم را روی الاغی می‌بینیم که عیسی را به همراه دارد و یوسف نجار هم به‌صورت پیاده در حال هدایت الاغ است.

همچنین در این نقاشی در سمت راست، مجسمه‌ای از یک بت روی درخت دیده می‌شود که می‌تواند نمادی از شکست بت‌پرستی توسط عیسی مسیح باشد. در ضمن گفته می‌شود این نقاشی به‌صورت اختصاصی برای کاردینال Perronot de Granvelle خلق شده‌است.

7- خودکشی شائول [The Suicide of Saul]

The Suicide of Saul

شائول از پادشاهان پادشاهی متحد اسرائیل بوده و داستان‌اش در عهد عتیق، عهد جدید و البته قرآن هم آمده‌است. در قرآن از او با نام طالوت نام برده‌اند. می‌گویند که در یکی از جنگ‌های‌اش برای آن‌که دستگیر-اش نکنند، خودکشی کرده‌است. این ماجرا دست‌مایه‌ی بروگل در این نقاشی شده، هر چند که او تِمِ نقاشی را نه مربوط به 3000 سال پیش بلکه مربوط به قرن شانزدهم – قرنی که خود بروگل در آن زندگی می‌کرد – انتخاب کرده‌است. مثلاً سربازها را با زره‌های قرن شانزدهمی می‌بینیم. این نقاشی هم از نقاشی‌های پیچیده‌ی بروگل است.

سخن پایانی

7 تا از مشهورترین نقاشی‌های بروگل را مرور کردیم، اما این‌ها صرفاً بخشی از نقاشی‌های پیتر بروگل پدر هستند. پیشنهاد می‌کنم پکیج زیر را تهیه کنید و افزون بر نقاشی‌های بروگل به حدود 1000 نقاشی از بهترین نقاشان جهان دسترسی پیدا کنید.

پکیج 10 هزار نقاشی برتر تاریخ

آرش شمسی

هست از پسِ پرده گفت‌وگوی من و تو | چو پرده برافتد، نه تو مانی و نه من
guest
1 دیدگاه
Inline Feedbacks
مشاهده‌ی تمامی دیدگاه‌ها

این‌ها را هم بخوانید

دکمه بازگشت به بالا