نقاشی

گشتی در معروف ترین نقاشی های داوینچی | مرموز و جذاب!

فضای مجازی و به‌خصوص شبکه‌های اجتماعی ضربه‌ای سخت به هنر و به‌خصوص نقاشی زدند. امروز خیلی‌ها که استعداد نقاشی دارند در بهترین حالت نقاشی‌ای می‌کشند و در یکی از شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌کنند. چیز «همگانی» هیچ‌زمان جذاب نمی‌تواند شد و همین است که در دنیای امروزمان نقاشی‌ها جذاب نیستند. در یک ثانیه به هر نقاشی‌ای که دل‌شان بخواهد دسترسی دارند و می‌بینند-‌اش و ممکن است در صرفاً دو ثانیه هم نگاه‌اش کنند و اسلاید را تکان دهند و نقاشی بعدی را ببینند! اما در گذشته نقاشی این‌چنین در دسترس همگان نبود و دو ثانیه نگاه‌اش نمی‌کردند! نقاشی های داوینچی البته که نقاشی‌هایی متفاوت نسبت به نقاشی‌های پست‌مدرن و مدرن هستند، اما همین تفاوت است که تاریخ را زنده نگاه داشته‌است. ادامه‌ی این نوشتار تمرکز دارد بر معروف‌ترین نقاشی‌های داوینچی.

معروف‌ترین نقاشی های داوینچی

عمری 67 ساله کافی بود تا یکی از نابغه‌ترین انسان‌های تاریخ، آثاری هنری و علمی از خود بر جای بگذارد که پس از چند قرن هنوز در باب‌شان تحقیق شود. بله داوینچی به‌مثابه‌ی نمونه‌ی بارز مرد رنسانسی گسستی بود از دوران سیاهِ قرون‌وسطی. سیاه نه از آن‌روی که هیچ فرصت از برای هنر و علم نبوده، بل بیش‌تر از آن روی که عمدتاً خلاقیت معنای چندانی نداشته و هرآن‌کس که به‌دنبال کار فلسفی یا علمی بوده می‌باید در همان جاده‌ی پیشین گام می‌زده‌است. داوینچی صرفاً نقاش نبوده بل منجم، گیاه‌شناس، آناتومیست، نویسنده و موسیقی‌دان هم بوده، اما کی‌ست که انکار کند که عمده‌ی شهرت داوینچی – لااقل نزد عامه‌ی مردم – نقاشی‌های‌اش بوده‌اند.

جالب آن‌که به‌نسبت خیلی از مشهورترین نقاش‌های جهان، تعداد نقاشی‌های داوینچی زیاد نیستند! در واقع باید بگویم که تعداد نقاشی‌های داوینچی که اکثر قریب‌به‌اتفاق محققان برآن باشند که آن‌ها را واقعاً خود داوینچی کشیده زیاد نیستند، وگرنه برخی نقاشی‌ها هستند که برخی محققان قبول دارند که مال داوینچی اند و برخی نه و از این رو معمولاً آن‌ها را به داوینچی نسبت نمی‌دهند. بیایید با هم در این نوشتار مروری بر نقاشی‌های داوینچی که تقریباً همه‌ی محققان قبول دارند که داوینچی خالقِ آن‌هاست داشته باشیم.

12- بشارت

معروف ترین نقاشی های داوینچی (5)
معروف ترین نقاشی های داوینچی

رنسانس اروپایی گسستی از مذهب نبود. بسیاری از نویسندگان، فلاسفه و هنرمندان این دوران هنوز هم کارهای‌شان با مذهب عجین بود. اما این دوران ویژگی‌هایی داشت که در سده‌های میانه به چشم نمی‌آمدند. یکی از این ویژگی‌ها خلاقیت است. نقاشی بشارت از داوینچی از خلاقانه‌ترین نقاشی‌های آن زمان است. یکی از عناصر خلاقانه‌ی این نقاشی دست راست مریم است. اگر دقت کنید آناتومی دست راست مریم صحیح و استاندارد نیست. خیلی‌ها در طی این دو قرن گفته‌اند که این نقاشی چون مربوط به دوران جوانی داوینچی است، این مورد ایراد محسوب می‌شود؛ اما در مقابل برخی دیگر گفته‌اند که این در واقع نبوغ داوینچی را نشان می‌دهد، چراکه اگر از پایین سمت راست به نقاشی نگاه شود می‌بینیم که دست راست به‌خوبی دیده می‌شود.

این قضیه برای نقاشی سفیران اثر هلباین که آن هم مربوط به رنسانس است برقرار است. [نقاشی سفیران را در نوشتار معروف‌ترین نقاشی‌های جهان ببینید].

بشارت تا نیمه‌های قرن نوزدهم چندان شناخته‌شده نبود و به یک نقاشِ دیگر انتساب داده شده‌بود، اما در این زمان بود که کشف‌اش کردند و به داوینچی نسبت‌اش دادند. این نقاشی احتمال بسیار زیاد مربوط به سال 1472 است، یعنی زمانی که لئوناردو فقط 20 سال داشته‌است! بشارت را در موزه‌ی اوفیتزیِ شهر فلورانس نگهداری می‌کنند.

11- نیایش مغان

معروف ترین نقاشی های داوینچی

آن‌ها که به رازهای نقاشی‌های داوینچی علاقه دارند باید به‌شدت و به‌جد این نقاشی نیایش مغان را دنبال کنند. تفسیر سنتی از این نقاشی با تفاسیری که به‌تازگی پس از تحقیقات بسیار از آن می‌شوند تا حدی تفاوت دارند. یکی از مهم‌ترین نکات جدید پیرامون این نقاشی نیایش مغان این است که در سمت راست پایین، آن فردی که روی‌اش را برگردانده، احتمالاً خود داوینچیِ 30 ساله است. نیایش مغان نقاشی‌ای مربوط به سال 1482 یعنی زمانی است که داوینچی سی ساله بود. وجود درخت زندگی و همچنین درخت نخل که به زعم عده‌ای نمادی از رومی‌ها بوده نیز از نکات جالب‌توجه این نقاشی است. عده‌ای برآن اند که درخت نخل در مسیحیت نماد شهادت یا همان پیروزی بر مرگ است. ارتباط این درخت با رومی‌ها هم از این‌جاست که این درخت نمادی از پیروزی رومی‌ها محسوب می‌شود و بنابراین در کل وجود نخل در بالای سر مریح دلالت بر پیروزی دارد.

نیایش مغان
نیایش مغان با کیفیتِ بهتر

در نقاشی‌های داوینچی، سنت‌جان همواره با انگشتی که اشاره به بالا دارد کشیده شده و جالب آن‌که در این نقاشی هم او حضور دارد. در پشت درخت زندگی فردی هست که انگشت‌اش اشاره به بالا دارد. کنار او خانمی دیده می‌شود که بسیاری برآن اند که همان مریم مجدلیه است، کسی که داوینچی در نقاشی شام آخر هم او را کشیده‌است!

جالب است که برخی معتقد اند که داوینچی عضو دیر صهیون بوده‌است، دیری که البته در برابرِ کلیسای رایج آن زمان می‌ایستاده‌است. نکته‌ی جالب دیگر این‌که این نقاشی را داوینچی به سفارش راهب‌های فلورانس کشید و البته حین کشیدنِ این نقاشی به میلان سفر کرد. عده‌ای برآن بوده‌اند که سفر داوینچی به میلان موجب شده که این نقاشی ناتمام بماند، اما چنان‌که گفتم تحقیقات عده‌ای در قرن بیست‌ویکم تفسیری متفاوت به دست می‌دهد. به‌عنوان مثال، آن‌ها می‌گویند این نقاشی ناتمام نیست بلکه برخی از کشیده‌های داونچی در زیر رنگ پنهان شده‌اند – مثلاً در سمت راست. در کل نقاشی نیایش مغان از پیچیده‌ترین نقاشی های داوینچی است و همچون بسیاری از نقاشی‌های او دلالتی مذهبی دارد.  این نقاشی هم در موزه‌ی اوفیتزی شهر فلورانس نگهداری می‌شود.

دانلود پکیج نقاشی

10- غسل تعمید مسیح

معروف ترین نقاشی های داوینچی
معروف ترین نقاشی های داوینچی

آندرئا دل وروکو را استاد داوینچی دانسته‌اند. گفته می‌شود این نقاشی هم در کارگاه او کشیده شده و عمدتاً آن را حاصل کار مشترک داوینچی و وروکو دانسته‌اند. برخی هم می‌گویند افزون بر این دو، سایر اعضای آن کارگاه هم دستی در کشیدن این نقاشی داشته‌اند.

نقاشی لحظه‌ی تعمید عیسی را نشان می‌دهد. دو فرشته در پایین پای عیسی جضور دارند که یکی لباس عیسی را در دست دارد و دیگری دستان‌اش را بسته‌است. جانِ تعمیددهنده لباس بر تن دارد و عیسی تقریباً برهنه است، جز آن‌که پارچه‌ای عورت‌اش را پوشیده‌است – اما موهای شرم‌گاه‌اش قابل‌مشاهده اند.

دستان خدا از آسمان و کبوتری سفید که نور از او منتشر شده دیده می‌شود که می‌تواند نمادی از روح‌القدس باشد. درخت نخل هم در کنار عیسی هست، درخت نخلی که نماد شهادت در مسیحیت است و به‌نوعی پیروزی زندگی بر مرگ را دلالت می‌کند. عصای تعمیددهنده که سر-اش صلیبِ طلایی است نیز از نکات جالب این نقاشی محسوب می‌شود.  این نقاشی هم در موزه‌ی اوفیتزی نگهداری می‌شود.

9- سنت جروم در بیابان

نقاشی سنت جروم در بیابان

این نقاشی هم از مشهورترین نقاشی های داوینچی است و سنت جروم را در شکل‌وشمایلی جالب در کنار یک شیر نشان می‌دهد. عمده‌ی شهرت سنت جروم ناشی از ترجمه‌ی کتاب مقدس مسیحیان از عبری به لاتین است، اما او سال‌های بسیار در بیابان زندگی زاهدانه داشته و همین نقاشی هم دلالت بر زندگی زاهدانه‌ی او در بیابان دارد. شیر هم همواره با زاهد و قدیس به‌صورت نمادین در ارتباط بوده‌اند. در سمت راست جروم در این نقاشی کلیسایی کمرنگ دیده می‌شود که از نکات جالب نقاشی است. نشان‌دادن عضلات بدن هم یکی از بدیع‌ترین کارهای داوینچی در این نقاشی است.

جالب آن‌که برخی گفته‌اند که این نقاشی با ماجرای متهم‌شدن داوینچی به همجنسگرایی مرتبط است. به‌عنوان مثال،  George Bent حدس زده که این نقاشی با حال و هوای روحانی و معنوی خود داوینچی در ارتباط است. او در سال 1476 متهم شد که با مردی رابطه‌ی همجنسگرایی داشته‌است. در آن زمان در فلورانس همجنسگرایی غیرقانونی بود، البته داوینچی محکوم نشد اما قطعاً سختی‌هایی کشیده‌است یا آن‌که واقعاً این اتفاق افتاده و او پشیمان شده‌است.

8- بانوی صخره‌ها یا باکره‌ی صخره‌ها

نقاشی های لئوناردو داوینچی
نسخه‌ی موزه‌ی لوور

در بالا اشاره کردم که عمده‌ی نقاشی های داوینچی مستقیم یا غیرمستقیم به مذهب اشارت دارند، این نقاشی هم چنین است. جالب آن‌که دو نسخه از این بانوی صخره‌ها وجود دارد و جالب‌تر آن‌که اکثر پژوهشگران برآن اند که هر دوی این نسخه‌ها کار خود داوینچی اند – هرچند که بحث‌های زیادی در این زمینه صورت گرفته و نظرات بسیاری داده شده‌است.

یک نسخه اکنون در موزه‌ی لوور پاریس نگهداری می‌شود و نسخه‌ی دیگر در گالری ملی لندن. پژوهش‌ها نشان از آن دارند که نسخه‌ی لوور قدیمی‌تر از نسخه‌ی لندن است و احتمالاً داوینچی آن را به صورت خصوصی فروخته‌است. این نسخه‌ی لوور همچنین 8 سانتی‌متر بلندتر از نسخه‌ی لندن است. هر دو نقاشی تقریباً 2 متر ارتفاع دارند.

معروف ترین نقاشی های داوینچی (11)
نسخه‌ی گالری ملی لندن

تفاوت بارز دو نقاشی در دست راست فرشته است. در نقاشیِ لوور فرشته به یحیی تعمید دهنده یا جان باپتیست اشاره کرده اما در نقاشیِ لندن این اشاره دیده نمی‌شود. در هر دو نقاشی عیسی که تقریباً در مرکز نقاشی است به جان اشاره می‌کند. تفاوت دیگری که وجود دارد این است که در نسخه‌ی لندن عصایی با صلیب طلایی در دست تعمیددهنده است و این درست نکته‌ای است که در بالا در نقاشی غسل تعمید مسیح هم دیدیم!

البته برخی برآن اند که نقاشی نخست یعنی نقاشیِ لوور کار خود داوینچی است، اما نقاشی لندن را لااقل بخشی‌اش را دستیاران او کشیده‌اند. استدلال این افراد این است که گل‌های نقاشی دوم نمی‌تواند کار داوینچی باشد. گفته می‌شود این نقاشی برای کلیسای San Francesco Maggiore میلان کشیده شده و البته بعدها گالری ملی لندن آن را خریده‌است.

7- La Scapigliata

معروف ترین نقاشی های داوینچی (11)

La Scapigliata نقاشی‌ای ناتمام است و گفته می‌شود بین سال‌های 1506 و 1508 کشیده شده‌است. البته بعضی برآن اند که این نقاشی را داوینچی نکشیده بلکه شاگردان‌اش کشیده‌اند، اما اکثراً معتقد اند که کارْ کارِ خود داوینچی است. استفاده‌ی ویژه از sfumato [روش خاص داوینچی] در این نقاشی از مهم‌ترین نکات پیرامون آن است.

La Scapigliata به معنای بانویی با موهای آشفته است و البته نام رسمی نقاشی نیست. این نقاشی هیچ نام رسمی‌ای ندارد، گاهی با این نام و گاهی با نام «سرِ یک زن» می‌شناسند-اش. برخی می‌گویند این کار نمونه‌کاری برای مریمِ نقاشیِ بانوی صخره‌ها بوده و موها را داوینچی سرسری کشیده و تمرکز-اش روی صورت بوده‌است.

6- سن جان یا یحیی تعمیددهنده

نقاشی های داوینچی

گفتم که در نقاشی های داوینچی تصاویری از سن جان دیده می‌شود، اما این نقاشی مستقیم پرتره‌ای از خود سن جان است. داوینچی سال 1519 درگذشته و به اعتقاد خیلی‌ها این نقاشی آخرین نقاشی او بوده که میان سال‌های 1513 و 1516 کشیده شده‌است. نقاشی سن جان اکنون در موزه‌ی لوور نگهداری می‌شود.

ابهام و ناآرامی دو تا از ویژگی‌های اصلیِ این نقاشی از نگاه بسیاری از پژوهشگران محسوب می‌شوند. در ضمن داوینچی برای کشیدنِ این شاهکار از SALAI به عنوان مدل استفاده کرده‌است. در ادامه‌ی این نوشتار قصه‌ی SALAI و ارتباط‌اش با نقاشی مونالیزا را خواهم گفت.

5- بانویی با قاقم

نقاشی بانویی با قاقم

بانویی با قاقم یکی دیگر از مشهورترین نقاشی های داوینچی است و از جمله پرتره‌های فوق‌العاده‌اش محسوب می‌شود. مشهور است که این بانوی موجود در نقاشی خانم Cecilia Gallerani است، معشوقه‌ی کارفرمای لئوناردو. نگاه او نه به تماشاگر است و نه به نقاش بل جایی فراتر از نقاشی را نگاه می‌کند. سادگی لباس‌اش نشان از آن دارد که از نجیب‌زادگان نبوده‌است.

جانوری که در آغازش بانو است قاقم است، اما بسیاری برآن اند که اندازه‌ی این قاقم با قاقم در دنیای واقعیت یکی نیست و از این نتیجه گرفته‌اند که قاقمِ موجود در نقاشی نمادی از چیزی است. برخی می‌گویند لئوناردو موجودی افسانه‌ای که ترکیبی از چند حیوان است کشیده‌است. این‌ها موجب شده‌اند که تفاسیر بسیاری پیرامون این حیوان سربرآورَند. برخی می‌گویند این حیوان نمادی از خلوص و میانه‌روی بوده و این را از رساله‌ای که داوینچی پیرامون حیوانات در دوران پیری نگاشته برداشت کرده‌اند. در این رساله، داوینچی نوشته‌است که قاقم اعتدال را رعایت می‌کند و در روز یک بار غذا می‌خورد و ترجیح‌اش این است که اسیر شکارچی‌ها شود تا این‌که به لانه‌های کثیف پناه ببرد و خلوص و پاکی‌اش از بین برود!

البته برخی می‌گویند این قاقم برای همسر آن بانو حیوانی محبوب بوده‌است. برخی دیگر می‌گویند نام این حیوان جناسی برای نام خانوادگی آن بانو بوده‌است!

تفسیر عده‌ای دیگر این است که در ادبیات کلاسیک قاقم حیوانی بوده که از زنان باردار محافظت می‌کرده‌است. حضور این حیوان در نقاشی بانویی با قاقم نشان از باردار بودنِ نامشروع Cecilia است.

این نقاشی در موزه‌ی Czartoryski در کشور لهستان نگهداری می‌شود.

4- Ginevra de’ Benci

نقاشی های داوینچی معروف

Ginevra de’ Benci یکی دیگر از معروف ترین نقاشی های داوینچی است و احتمالاً مربوط به سال‌های 1474 تا 1478 است. این نقاشی پرتره‌ای از خانمی اشرافی با همین نام است. گفته می‌شود در آن زمان پرتره‌هایی که برای نامزدی سفارش داده می‌شده‌اند چنین شکلی داشته‌اند، عمدتاً پرتره‌های عروسی شامل هم زن و هم مرد می‌شده‌اند. گینورا – کسی که پرتره‌اش کشیده‌شده – از اشراف آن زمانِ فلورانس بوده‌است! این نقاشی در گالری ملی هنر واشنگتن نگهداری می‌شود.

3- سالواتور موندی

نقاشی های داوینچی

سالواتور موندی از دیگر نقاشی های معروف داوینچی است. سال 2017 در ماجرایی جنجالی یک نفر حدود 450 میلیون دلار صرف خرید این نقاشی کرد. تا مدتی مشخص نبود که آن شخص چه کسی بوده‌است، اما بعداً مشخص شد که بن‌سلمان – ولیعهد عربستان سعودی – این پول را پرداخت کرده‌است.

سالواتور موندی به معنای منجی جهان است. این نقاشی دلالت بر عیسی مسیح دارد که گویی شفاف به‌مثابه‌ی کره‌ی آسمانی در دست دارد و به‌زعم داوینچی نجات‌دهنده‌ی جهان و مردمان‌اش است. سال‌ها این اثر را مربوط به شاگردان داوینچی می‌دانستند اما بعداً بسیاری از پژوهشگران تأکید کردند که این نقاشی از آنِ خود داوینچی است و سایر کپی‌هایی که از آن هستند مربوط به شاگردان او و دیگر نقاشان اند.

2- شام آخر

نقاشی شام آخر

دو نقاشی آخر فهرست‌مان، یعنی نقاشی‌های شام آخر و مونالیزا، نه‌تنها مشهورترین نقاشی های داوینچی هستند، بل بسیاری از رازهای نقاشی‌های داوینچی مربوط به همین دو نقاشی اند. در کتاب راز داوینچی اثر دن براون که فیلم‌اش هم ساخته شده، روی نقاشی شام آخر تمرکز ویژه‌ای شده‌است.

شام آخر دلالت بر روز پایانی زندگی مسیح و ارتباط او با حواریون دارد. یهودا که گفته می‌شود به عیسی خیانت کرده نیز در میان حواریونِ عیسی در این نقاشی دیده می‌شود. برخلاف تمامی نقاشی‌هایی که در بالا معرفی کردم، نقاشی شام آخر نقاشی‌ای دیواری است و امکان جابه‌جا‌کردن‌اش نیست. این نقاشی روی دیوارهای یکی از کلیساهای شهر میلان – Santa Maria delle Grazie – کشیده شده و هرساله بینندگان زیادی را به خود جلب می‌کند.

چنان‌که اشاره کردم، آن‌ها که به‌دنبال رازهای نقاشی‌های داوینچی هستند قطعاً از حجم ویدئوها و مقالاتی که پیرامون نقاشی‌های شام آخر و مونالیزا ساخته و نوشته‌شده‌اند لذت خواهند برد. در این نوشتار چون قصد ما صرفاً معرفی نقاشی‌های داوینچی است، نمی‌خواهم به تفسیر نقاشی‌ها بپردازم و این رویه از ابتدای نوشتارمان هم مشخص بوده‌است؛ با این حال بد نیست به برخی نکات مهم پیرامون نقاشی شام آخر اشاره داشته باشم.

یکی از نکاتی که پیرامون این نقاشی وجود دارد این است که نقاشی شام آخر روی دیواری کشیده شده که روبه‌روی آن دیواری دیگر وجود دارد که نقاشی به‌صلیب‌کشیده‌شدن مسیح روی آن کشیده شده‌است. مسیح در نقاشی شام آخر درست روبه‌روی مسیح در آن نقاشی قرار دارد. سر هر دو هم کج است و در واقع این شرایط صرفاً اختلاف‌شان یک روز است. شام آخر مربوط به آخرین شب زندگی عیسی است!

افزون بر این، تناسب حالات و لباس‌های عیسی مسیح و مریم مجدلیه یا همان ماری مگدالن بسیار مورد توجه قرار گرفته‌است. این نکته را در فیلم و کتاب راز داوینچی هم بسیار مورد توجه قرار داده‌اند. درصورتی‌که مریم مگدالن را از سمت راست عیسی به سمت چپ او منتقل کنیم، لباس‌شان همدیگر را تکمیل می‌کنند و همچنین سر کجِ مریم روی شانه‌ی عیسی مسیح قرار می‌گیرد و البته دستان‌شان هم!

نقاشی شام آخر

برخی دیگر اضافه کرده‌اند که در درونِ یهودا، بچه‌ای را لئوناردو پنهان کرده که درصورت خارج‌کردن‌اش و آوردن‌اش میان عیسی و مریم، نگاه‌های اطرافیان منطقی‌تر می‌شود!

نقاشی شام آخر تفسیر

همچنین حتی اگر مریم مگدالن را جابه‌جا نکنیم، رابطه‌ی بین او و عیسی مسیح همچون حرف V انگلیسی پدیدار می‌شد و این حرف نمادی از زنانگی است. از دل این V چه چیزها که درنیاورده‌اند!

نقاشی های داوینچی

علاوه بر این، در تفاسیر و پژوهش‌های متعددی که پیرامون شام آخر صورت گرفته، به بازتاب نقاشی اشاره شده‌است. آمده‌اند و گفته‌اند که نقاشی‌های داوینچی بعضاً در برابر آینه بهتر قابل‌تفسیر اند. چون این نقاشی را در برابر آینه قرار داده‌اند و سپس آن را با نقاشی اصلی انطباق داده‌اند، در گوشه‌ی تصویر، عکس خود داوینچی پدیدار شده‌است. همچنین در وسط بدن عیسی مسیح نیز تصویری از یک موجود شیطانی دیده‌اند.

واقعیت این است که لئوناردو داوینچی در یادداشت‌های روزانه‌اش بارها پیام‌های مختلف را با رمز نوشته و همین است که موجب شده خیلی‌ها فکر کنند او در نقاشی‌های‌اش نیز چنین کرده‌است. از همین رو است که نقاشی‌های او را – خصوصاً مشهورترین‌ها را – این‌چنین بررسی و زیر و زِبَر کرده‌اند. یک  نفر حتی پیرامون این که ارتباط اشخاص موجود در نقاشی نشان از یک نت موسیقی دارد کتاب نوشته‌است.

1- مونالیزا

معروف ترین نقاشی های داوینچی

قطعاً مشهورترین نقاشی لئوناردو داوینچی نقاشی مونالیزا است. این نقاشی دو بار به سرقت رفته و همین بر شهرت‌اش بسیار اضافه کرده‌است. نقاشی مونالیزا در موزه‌ی لوور نگهداری می‎شود، موزه‌ای که پیرامون ارتباط آن به دیر صهیون هم بحث‌ها برقرار است.

نقاشی مونالیزا را سال‌ها بررسی کرده‌اند و حتی بیش‌تر از شام آخر پیرامون‌اش تفسیر نوشته‌اند. برخی گفته‌اند چهره‌ی زنانه‌ی خود داوینچی همین مونالیزا است. برخی دیگر با درنظرگرفتن همجنسگرایی داوینچی و ارتباط‌اش با یکی از شاگردان جوان‌اش یعنی SALAI به بررسی نقاشی پرداخته‌اند و دیده‌اند که در چشم چپ مونالیزا حرف S و در چشم راست او حرف L وجود دارد. بررسی کرده‌اند و دیده‌اند که L حرف اول نام خود لئوناردو داوینچی و S حرف اول نام SALAI است. وقتی پرتره‌ی مشهور SALAI را هم بر مونالیزا منطبق کرده‌اند دیده‌اند که کاملاً جفت‌وجور می‌شود.

مونالیزا و Salai
مونالیزا و Salai

آن‌ها حتی گفته‌اند که داوینچی نام این نقاشی را هم از روی MON SALAI انتزاع کرده‌است. مون سالای یعنی سالای من، اما از آن‌جا که داوینچی می‌خواسته با رمز رابطه‌ی عاشقانه‌اش با سالای را برای همیشه ماندگار کند، حروف را جابه‌جا کرده و به MONALISA تغییر داده‌است!

البته این صرفاً یکی از تفاسیر است و چنان‌که گفتم تفاسیری بسیار پیرامون نقاشی مونالیزا و بسیاری از نقاشی‌های داوینچی نوشته شده‌اند. قطعاً بسیاری‌شان بیهوده اند و تلاش‌هایی اند از سرِ منطقی‌کردن چیزهای غیرمنطقی، اما در این بین برخی رسانه‌ای‌کردن‌ها و در بوق‌وکرنا‌کردن‌ها نیز ناشی از اهداف سیاسی اند، اهدافی که قطعاً با تمرکز روی یهودیت و مسیحیت عملی می‌شوند!

بیش‌تر بخوانید: اسرار نقاشی مونالیزا

همچنین بخوانید: معروف‌ترین نقاشی‌های جهان

برای اطلاعات بیشتر روی همین تصویر کلیک کنید.دانلود پکیج نقاشی

آرش شمسی

هست از پسِ پرده گفت‌وگوی من و تو | چو پرده برافتد، نه تو مانی و نه من
عضو شدن
Notify of
guest
0 دیدگاه
Inline Feedbacks
مشاهده‌ی تمامی دیدگاه‌ها

این‌ها را هم بخوانید