جنجالیترین کتابهای تاریخ | کتابهایی که سروصدای زیادی بهپا کردند!
برخی از جنجالیترین کتابهای تاریخ جهان را در ادامهی این نوشتار معرفی خواهم کرد، لیکن همینجا اشاره کنم که این جنجالیترینها برخیشان لزوماً «حقیقیترین» نبودهاند و نیستند، لیکن کمک کردهاند به بشر. اینکه کمکشان چهسان بوده را در ادامه خواهم گفت.
مقدمهای بر جنجالیترین کتابهای تاریخ
«از این آشفته نیستم که به من دروغ گفتهای، بل آشفتگیام از آن است که دیگر باور-ات نمیتوانم داشت». نیچهی تبربهدست این جمله را در کتاب فراسوی خیر و شر آورد، اما عامیان سرزمینمان آن را صرفاً از برای دوستدخترها و دوستپسرهایشان به کار بردند. دانشمندی که بارها و بارها از حقایق مختلف به من گفت و جنجالها بهپا کرد و هر بار کسی دیگر از همان قشر زیر همان حرفها زد، چهطور میتواند باری دیگر سخن از حقیقت مطلق بر زبان آوَرَد؟ آقا یا خانمِ دانشمند، از این آشفته نیستم که دریافتم به من دروغ گفتهای، بدِ قصه از برای من این است که دیگر نمیتوانم به آنچه که میگویی باور داشته باشم!
تراژدی اینجاست که این دانشمندان که هماره از مردمان عامی فاصلهشان دادهایم و گفتهایم که بالاتر اند و هوشی سرشارتر دارند و تواناییشان بیشتر است و …، چنین وضعی داشتهاند، چه گوییم از مردمان عامی که دوستدار حقایق مطلق اند و هیچ خوش ندارند کسی خواب خوششان را بر هم زَنَد. حقایق مطلق از برای مردمان عامی در طی تاریخ بهانهای دستوپا میکردهاند تا این همه رنج را تاب بتوانند آورد. از همین رو بوده که با زبانِ بیزبانی به فیلسوف، حکیم، دانشمند گفتهاند که غلط میکنی که حقایقمان را زیر سؤال میبری و خواب از چشمانمان میگیری. حقیقت همان بوده که ما از کودکی با آن خو گرفتهایم و معنای زندگیمان را بر آن استوار کردهایم. چه حقی داشتی آن را از ما بگیری؟ فارغ از آنکه واقعاً رگهای از «حق» در این اعتراض هست، اگر هیچزمان هیچکس حقِ زیرِ پرسش بردن حقایق پیشین را نداشت، اکنون احتمالاً در بهترین حالت عورتمان را با برگ میپوشاندیم و بچهمان را روی کول میگرفتیم تا سیبی از بالای درخت بردارد که مبادا از گرسنگی بمیریم.
جنجالیترین کتابهای تاریخ کتابهایی بودند که علیه «بدیهیترین» و «مطلقترین» حقایق نگاشته میشدند. بله، کتاب «تأملات دکارت»، کتاب «جمهوری افلاطون»، کتاب «نقد عقل محض کانت»، کتاب «پدیدارشناسی روح هگل»، کتاب «کاوشی در خصوص فهم بشری هیوم» و کلی کتاب دیگر ممکن است تأثیر بیشتری بر روند تفکر بشر گذاشته باشند، اما بهدشواری میتوان آنها را در زمرهی جنجالیترین کتابهای تاریخ آورد. این جنجالیترین کتابهای تاریخ عمدتاً کتابهایی بودهاند که جامعه یا حکومت منعشان کردهاست.
به هر صورت، من سعیام بر آن است که در ادامهی این نوشتار مروری بسیار خلاصه بر جنجالیترین کتابهای تاریخ داشته باشم و البته ذیل هر یک توضیحاتی خواهم داد که از چه رو آنها را در این فهرست آوردهام.
جنجالیترین کتابهای تاریخ
نخستین کتابی که در این نوشتار از آن میتوانم بهمثابهی یکی از جنجالیترین کتابهای تاریخ نام ببرم «قرآن کریم» است. قرآن کریم کتاب مقدس مسلمانان جهان است، اما از آنجا که محتویاتاش علیه حقایق پیشین بوده جنجالهای زیادی در پی داشتهاست. ابوسفیان و دارودستهاش که کلید بتخانهی کعبه را در دست داشتند و از آن طریق قدرت و ثروت اختیار کردهبودند، مگر میشد بهسادگی اجازه دهند که جوانی از قبیلهی قریش بهواسطهی یک کتاب که ادعا میکند از سوی خداوندگار به او الهام شده، قدرت و ثروتشان را از آنها بگیرد و به انسانهایی عامی تبدیلشان کند؟ در قرآن آمدهبود که برتری انسانها نه به قدرت، رنگ پوست، ثروت، طایفه، ژن و موارد این قبیل بل به تقوایشان و نزدیکیشان به آفریدگار است. بدیهی است که در چنین وضعیتی بلالِ حبشیِ «سیاه» و «برده» برتر از ابوسفیان بود و قطعاً او و دارووستهاش نمیتوانستند بپذیرند قرآن را.
از این رو طرد کردند پیامبر اسلام و یاراناش را از مکه و خانوادهشان را اذیت کردند. اما دستآخر این پیامبر اسلام بود که پیروز شد و کعبه را از بتها خالی کرد و آن را به نمادی از برای خدا تبدیل ساخت. قرآن امروز بیش از 1400 سال است که در اختیار بشر است و کاملاً بر عقاید ابوسفیان و امثالاش چیره شدهاست.
برخی کتابهای فروید نیز در زمرهی کتابهای جنجالی تاریخ بودهاند. کتاب توتم و تابو چنین وضعیتی داشتهاست. همچنین کتاب «آیندهی یک پندار» چنین وضعیتی داشتهاست. هر دوی این کتابها به بحث فروید پیرامون «پدر» مرتبط میشوند، اما به هر صورت علیه عقاید دینی نیز هستند.
این دو کتاب چنان در زمانهای خودشان جنجالی شدند که عدهای آتششان زدند. فروید خود درباب آتشزدن کتاباش توسط عدهای از مخالفان گفتهبود که در قرون وسطی خودِ انسانهایی که علیه این مسائل مینوشتند را آتش زدند و در دوران من صرفاً کتابها را آتش زدند و این خود پیشرفت محسوب میشود.
دقیقاً همین است علت آن جملهی اولیهام مبنی بر اینکه کتابهای جنجالی به بشر کمک کردهاند. چون چه حقیقتی در کار باشد و چه نه، قبولکردن گزارههای قبلی و ماندن در آنها موجب حرکتنکردن میشود و این البته که تبعات منفی زیادی در پی دارد.
کتاب مانیفست کمونیست اثر مشترک کارل مارکس و فردریش انگلس یکی دیگر از جنجالیترین کتابهای تاریخ است. البته که کتاب مانیفست کمونیست از کتابهای انقلابی بشر است و تأثیری فراوان بر تاریخ اندیشه و اجتماع گذاشته، اما این کتاب در همان زمان انتشار-اش جنجالی نبود و تا مدتی گمنام بود. در کل مانیفست کمونیست کتاب یا در واقع جزوهای جنجالی بود و هنوز هم بحثهای زیادی پیرامون آن میشود.
مانیفست کمونیست چنانکه از عنواناش پیداست بیشتر حالت مانیفست دارد و کمتر در آن استدلال به چشم میخورد، با این حال از مشهورترین آثار مارکس است. شعار مشهور «کارگران جهان متحد شوید» در همین مانیفست آمدهاست.
یکی دیگر از جنجالیترین کتابهای تاریخ کتاب «آیات شیطانی» اثر سلمان رشدی است. در دههی 80 میلادی زمانی که سلمان رشدی این کتاب را نوشت و منتشر ساخت، آیتالله خمینی در ایران سلمان رشدی را مرتد دانست و همین موجب شد که سلمان رشدی برای مدتی مخفیانه زندگی کند.
کتاب آیات شیطانی افزون بر ایران، در کشورهای دیگری از جمله هند، بنگلادش، سریلانکا، سودان، اندونزی، ونزوئلا، کنیا، تایلند و آفریقای جنوبی ممنوع اعلام شد. در پاکستان نیز این کتاب جنجالهای زیادی در پی داشت. قابلذکر است که هنوز هم کسی اگر سلمان رُشدی را بکشد چند میلیون دلار جایزه دریافت میکند. در ضمن مترجم ژاپنی این کتاب هم مدتی پس از ترجمهی کتاب به قتل رسید. حقیقتاً که کمتر کتابی همچون کتاب آیات شیطانی در تاریخ جنجال به همراه داشتهاست.
کتاب منشأ انواع یا خاستگاه گونهها نوشتهی چارلز داروین هم از جنجالیترین کتابهای تاریخ است. این کتاب و اندیشههای پیرو آن هنوز هم از جنجالیترینها هستند. داروین در سال 1859 منتشر-اش کرد، اما بیش از 160 سال است که از جنجالاش کم نشدهاست.
بحث داروین پیرامون ارتباط انسان با حیوانات، انتخاب طبیعی و موارد این قبیل که در ظاهر خلاف اندیشههای مذهبی هستند مسئلهای نیست که لااقل برای قرن نوزدهم بهسادگی قابلهضم باشد. بد نیست به این نکته اشاره کنم که برخی از اندیشمندان بر این باور اند که فرگشت در تقابل با نظریهی مذهبیِ آفرینش نیست و در واقع امروز که حدود 160 سال از انتشار این کتاب میگذرد بحثها پیرامون آن بسیار بیشتر و البته جدیتر اند.
کتاب گفتگو در باب دو نظام عمده عالم اثر گالیلئو گالیله یکی دیگر از جنجالیترین کتابهای تاریخ است. در این کتاب، گالیله به قیاس نظام کوپرنیکوس و بطلمیوس میپردازد و البته که از نظام کوپرنیکوس برابرِ بطلمیوس دفاع میکند. نظام کوپرنیکی و بطلمیوسی تفاوتهایی با هم دارند، اما شاخصترینِ این تفاوتها این است که در نظام بطلمیوسی زمین مرکز است و خورشید و سایر سیارات اند که گرد-اش میچرخند، اما در نظام کوپرنیکی زمین مرکز عالم نیست. این عقیده را کلیسای قرن هفدهم نتوانست تاب آوَرَد و گالیله تا مرز اعدام رفت. اما او جان را بر آنچه که حقیقت میدانست ترجیح داد و حرفاش را پس گرفت و تبرئه شد.
کتاب کد داوینچی یا رمز داوینچی یکی دیگر از کتابهای جنجالی تاریخ است. در فهرستمان این کتاب جدیدترین محسوب میشود و مربوط به همین قرن 21 است. کتاب پیرامون مسیحیت، دین صهیون و برخی تئوریهای جنجالی در ارتباط با این موارد است. این کتاب – که البته فیلماش هم ساخته شده – کتابی یگانه نیست بل با دو کتاب دیگر همراه است و در واقع این سه کتاب «سهگانه» تشکیل میدهند. در چند کشور این کتاب را ممنوعالچاپ کردهاند، اما در ایران کتاباش ترجمه و چاپ شدهاست.
کتابهایی همچون توپ مرواری از صادق هدایت، شیعیگری از احمد کسروی، جنگ شکلات از رابرت کورمیه، کتاب اولیس از جیمز جویس، کتاب نشانههای راه از سیدقطب و نبرد من از هیتلر از دیگر کتابهایی اند که میشد نامشان در این فهرست باشد لیکن فکر میکنم کمتر جنجالی اند و بهتر است نوشتار را بیش از این طولانی نکنم؛ اما – و نکته اینجاست که – بحث من پیرامون معرفی کتابها صرفاً بحثی آغازگر است و بسیار مایل ام که شما نیز اگر گزینهای مدنظر دارید آن را از طریق قسمت دیدگاهها با من و کاربران در میان بگذارید. جای کدام کتاب خالی است؟
- همچنین بخوانید: بهترین رمانهای فلسفی که خواندهام